وب سایت تخصصی حقوق

پیوندها

۴۲ مطلب با موضوع «آیات الأحکام» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰
یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا کثیرا و نساء و اتقوا الله الذی تسالون به و الارحام ان الله کان علیکم رقیبا : سوره ی نساء، 1. اى مردم از پروردگارتان که شما را از نفس واحده آفریده وجفتش را نیز از او آفرید واز آن دو مردان وزنان بسیارى پراکنده پروا دارید، واز خدایى که به نام او از همدیگر درخواست مى‏کنید پروا کنید، وخویشاوندان رافراموش نکنید که خدا همواره بر شما نگهبان است. منظور از نفس در این کریمه همانا گوهر وذات واصل و واقعیت عینى شى‏ء است. ومراد از آن، روح، جان، روان ومانند آن نیست. پس مراد از نفس همانا ذات و واقعیت عینى است. بنابر مبناى فوق مفاد آیه مزبور اولا این است که همه انسانها از هر صنف، -خواه زن خواه مرد زیرا کلمه ناس شامل همگان مى‏شود از یک ذات وگوهر خلق شده‏اند ومبدا قابلى آفرینش همه افراد یک چیز است، وثانیا اولین زن که همسر اولین مرد است او هم از همان ذات وگوهر عینى آفریده شده، نه از گوهر دیگر ونه فرع بر مرد وزائد بر او وطفیلى وى، بلکه خداوند اولین زن را از همان ذات واصلى آفریده است که همه مردها وزنها را از همان اصل خلق کرده است. آنگاه به کیفیت تکثیر نسل اشاره مى‏شود که از حوصله این مقالت که رسالتى جز مقدمه یک کتاب را ندارد بیرون است
  • دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی
  • ۰
  • ۰
بطور مسلّم زن مسلمان نمی‏تواند به عقد کافر در بیاید و همچنین مرد مسلمان نیز نمی‏تواند با زنهای کافره غیر اهل کتاب ازدواج نماید. ( البته در این مورد عده‏ای از علماء فقط ازدواج دائم را منع کرده‏اند.)و همچنین است ازدواج دائم با زنهای اهل کتاب مانند زنهای یهودی و مسیحی، منتهی در رابطه با ازدواج دائم با زنان اهل کتاب، عده‏ای از علماء احتیاط واجب را در ممنوعیت می‏دانند و عده‏ای هم ازدواج دائم با آنان را جایز می‏دانند، امّا همه متفقند که ازدواج موقت با آنها مانعی ندارد.امّا ازدواج با فرقه‏های اسلامی که محکوم به کفرند مثل خوارج و ناصبی نیز همانند کفار جایز نیست و حتی عده‏ای از علماء ازدواج موقت با آنها را بنابر احتیاط واجب منع کرده‏اند.پس ازدواج دائم و موقت با زنان شیعه جایز است و همچنین است ازدواج دائم و موقت با زنهای سنی مگر آنهایی که محکوم به کفر باشند مانند خوارج و نواصب.و ازدواج موقت با اهل کتاب، مسلما جایز است و غیر اهل کتاب که ملحق به کفارند، مسلما ازدواج با آنها جایز نمی باشد.(تحریر الوسیله، ج2، ص285) طبق نظر مذهب شیعه، ازدواج زن مسلمان با کافر حرام است و فرق نمی کند کافر اهل کتاب باشد مثل مسیحی و یهودی، یا اهل کتاب نباشد.و نیز ازدواج مرد مسلمان به طور مطلق با زن کافر غیر کتابی به اتفاق همه مسلمین حرام می باشد.اما در مورد ازدواج مرد مسلمان با زن های اهل کتاب، علماء شیعه و مراجع تقلید قائل به جواز ازدواج موقّت با آنان می باشند.[1]
  • دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی
  • ۰
  • ۰
آیات سوره مؤ منون و سوره معارج قوى ترین دلالت را بر حلیت متعه دارد  متعه با آنچه در قرآن کریم مقرر شده منافات دارد، و حاصل گفتار این است که آیات سوره مؤ منون که مى فرماید: (و الّذین هم لفروجهم حافظون ...) حلیت از زنان را منحصر در همسران ساخته ، و متعه همسر و زوجه نیست ، پس ‍ همین آیات مانع از حلال بودن متعه است ، این اولا و ثانیا مانع از این است که جمله (فما استمتعتم به منهن ) شامل متعه بشود، در پاسخش از او مى پرسیم بالاخره مى خواهى چه بگوئى ؟ اگر مى گوئى آیات مؤ منون متعه اى را که قبلا حلال بوده - و در آن هیچ شکى نیست - تحریم مى کند اشکال مکى بودن آیات سوره مؤ منون را چه مى کنى ؟.بعد از هجرت در مدینه نیز متعه حلال بوده و فى الجمله مورد عمل قرار مى گرفته چه جواب مى دهى ، آیا رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) در مدینه حلال کرده است چیزى را که خداى تعالى قبلا در مکه تحریمش کرده بود؟ که نمى توانى چنین پاسخى بدهى ، براى اینکه حجیت کلام رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) تا این حد که احکام قرآن را تغییر دهد مناقض با خود قرآنى است که کلام او را حجت کرده .
  • دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی
  • ۰
  • ۰
ولیمه از ماده «ولم»، به معناى طناب و ریسمان، گرفته شده است و در اصطلاح، به طعامى گفته مى‏شود که در جشن عروسى، تولد و ختنه کردن فرزند و مانند آن، به دیگران داده مى‏شود و گویا با این ریسمان (دادن طعام)، گروهى در یک مکان، گرد هم مى‏آیند و از این جهت، به آن ولیمه گفته مى‏شود.
  • دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی
  • ۰
  • ۰
اگر زنی که در عده طلاق یا وفات است با علم به عده و حرمت نکاح ازدواج کند و نزدیکی صورت گرفته باشد عقد باطل و زن مطلقا بر مرد حرام موبد می شود اما در صورت جهل و عدم نزدیکی فقط عقد باطل استدر رابطه با ازدواج در ایام عده و نزدیکی بعد از دوران عده دو قول وجود دارد بسیاری حرمت ابدی را به دلیل اطلاق اخبار و فتاوی پذیرفته اند اما بزرگانی مانند شهید ثانی در مسالک و شیخ محمد حسن نجفی در جواهر الکلام نزدیکی در ایام عده را شرط حرمت ابدی دانسته اند
  • دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی
  • ۰
  • ۰
یرید اللّه لیبین لکم ...این آیه در مقام بیان هدفى است که در تشریع احکام نامبرده در آیات سه گانه منظور بوده و بیان مصلحت هائى است که بر این احکام اگر بدان عمل شود مترتب مى شود، مى فرماید: (خدا مى خواهد براى شما بیان کند)، یعنى احکام دین خود را بیان کند، که چه مصالحى براى دنیا و آخرت شما در آنها است ، و چه معارف و حکمت هائى در آن نهفته است ، و بنابراین در جمله مورد بحث ، معمول جمله : (یبین ) حذف شده ، تا اشاره باشد به اینکه آنقدر عظیم و بااهمیت است که قابل بیان نیست ، ممکن هم هست هر دو جمله : (یبین لکم ) و جمله (و یهدیکم ) یک معمول داشته هر دو در آن یک معمول تنازع داشته باشند، و آن یک معمول عبارت باشد از (سنن الّذین ).و یهدیکم سنن الّذین من قبلکمیعنى شما را هدایت کند به طریقه هاى زندگى سابقین یعنى انبیا و امت هاى صالح گذشته ، که زندگى خود را در دنیا مطابق رضاى خدا پیش بردند، و در نتیجه سعادت دنیا و آخرت خود را به دست آوردند، و بنابراین معنا مراد از سنت هاى آنان ، سنتهاى آنان بطور اجمال است ، نه بطور تفصیل ، و بیان همه خصوصیات آن پس کسى اشکال نکند که چگونه این آیات بیانگر سنت هاى گذشتگان است ، با اینکه عینا همین آیات بعضى از آنان را نسخ مى کند، نظیر ازدواج برادران با خواهران در سنت آدم ابوالبشر، و جمع بین دو خواهر در سنت یعقوب (علیه السلام )، که در زمان واحد دو خواهر را در ازدواج داشت ، یکى لیا مادر یهودا و دیگرى راحیل مادر یوسف ، _ آنطور که در بعضى اخبار آمده .
  • دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی
  • ۰
  • ۰

عقیقه‏چیست؟

عقیقه از ماده «عقّ»، به معناى شکافته شدن چیزى است. به سرزمین عقیق که یکى از میقات‏ها براى بستن احرام محسوب مى‏شود، از این جهت عقیق گفته مى‏شود که سیل، باعث شکاف و وسعت این محل گردیده است و به موى طفل نوزاد نیز عقیقه گفته مى‏شود؛ از این جهت که پوست او را مى‏شکافد. عقیقه در اصطلاح فقهى، به گوسفند یا حیوان دیگرى گفته مى‏شود که در روز هفتم تولد بچه، هنگام تراشیدن موى سر او، قربانى مى‏شود و چون در این روز، موى سر بچه تراشیده مى‏شود، قربانى این روز را عقیقه مى‏نامند. عقیقه، یکى از مستحباتى است که بسیار به آن سفارش شده است.
  • دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی
  • ۰
  • ۰
اینجا چند بحث دیگر وجود دارد. یک بحث این است که نسبت بین این آیه و آیه‌ی 5 سوره مائده (ٱلْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ ٱلطَّیِّبَٰتُ ۖ وَطَعَامُ ٱلَّذِینَ أُوتُوا۟ ٱلْکِتَٰبَ حِلٌّۭ لَّکُمْ وَطَعَامُکُمْ حِلٌّۭ لَّهُمْ ۖ وَٱلْمُحْصَنَٰتُ مِنَ ٱلْمُؤْمِنَٰتِ وَٱلْمُحْصَنَٰتُ مِنَ ٱلَّذِینَ أُوتُوا۟ ٱلْکِتَٰبَ مِن قَبْلِکُمْ إِذَآ ءَاتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَٰفِحِینَ وَلَا مُتَّخِذِىٓ أَخْدَانٍۢ ۗ وَمَن یَکْفُرْ بِٱلْإِیمَٰنِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُۥ وَهُوَ فِى ٱلْءَاخِرَةِ مِنَ ٱلْخَٰسِرِینَ) چه می‌شود؟ طبق بیان مرحوم علامه که فرمودند مشرکات شامل اهل کتاب نمی‌شود، نتیجه این است که این دو آیه باهم تقابلی ندارند. مشرکات یعنی وثنیه، و مراد از (وَٱلْمُحْصَنَٰتُ مِنَ ٱلَّذِینَ أُوتُوا۟ ٱلْکِتَٰبَ) زن‌های اهل کتاب است. اما طبق بیان ما و کسانی که قائل هستند مشرکات اطلاق و عموم دارد. آیا بگوییم چون سوره مائده آخرین سوره‌ای است که بر پیامبر در مدینه نازل شده، این آیه ناسخ آیه‌ی سوره‌ی بقره است؟ ...
  • دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی
  • ۰
  • ۰
اسلام با ایجاب حجاب بر زنان باب زناى در غیر محارم را نیز سد نمود، و از اختلاط زنان با مردان اجنبى جلوگیرى کرد، و اگر این دو حکم نبود، صرف نهى از زنا هیچ سودى نمى بخشید، و نمى توانست بین مردان و زنان و بین عمل شنیع زنا حائل شود.زیرا آن زنى که ممکن است چشم مرد به او طمع ببندد یا شوهردار است ، که اسلام به کلى ازدواج با او را تحریم نموده است ، و یا یکى از آن چهارده طایفه است که یک فرد مسلمان براى همیشه به یکبار، از کام گرفتن با یکى از آنها نومید است ، و اسلام پیروان خود را بر این دو قسم حرمت تربیت کرده ، و به چنین اعتقادى معتقد ساخته ، به طورى که هرگز هوس آن را نمى کنند، و تصورش را هم به خاطر نمى آورند.
  • دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی
  • ۰
  • ۰
مرحوم صاحب جواهر بر خلاف صاحب شرایع که متن جواهر همان متن شرایع مرحوم محقق است، و مرحوم محقق تفصیل مشهور بین نکاح دائم و نکاح موقت را قبول کرده است، مرحوم صاحب جواهر مخالفت کرده و ایشان قائل به جواز مطلق است؛ یعنی نکاح با اهل کتاب چه دائم و چه موقت جایز است. نکته‌ای که وجود دارد، این است که اولا این قول آیا قائلین دیگر هم دارد یا قائلینش نادر هستند؟ در میان قدما، قائل به جواز ابن ابی‌عقیل بوده که خود مرحوم صاحب جواهر در کتاب جواهر می‌گوید «وفاقاً للحسن»که مرادش حسن بن ابی‌عقیل است. صدوقین ـ پدر و پسر؛ علی بن بابویه و محمد بن علی بن بابویه ـ نیز قائل هستند ازدواج با اهل کتاب دواماً و متعةً مانعی ندارد. هم‌چنین مرحوم ابن‌جنید، و علی بن ابراهیم قمی نیز قائل به جواز مطلق هستند. در میان متأخرین نیز مرحوم شهید ثانی، مرحوم صاحب مدارک، مرحوم سبزواری صاحب کفایه الاحکام، مرحوم مجلسی اوّل و مجلسی دوّم، مرحوم فیض کاشانی و خود مرحوم صاحب جواهر قائل به جواز مطلق هستند. بنابراین، باید این بحث را با دقت دنبال کنیم و انشاء الله آقایان هم حوصله بفرمایید که ببینیم به عنایت خداوند به چه نتیجه‌ای می‌رسیم. عرض کردم که بحث را در دائره خصوص آیات قرار نمی‌دهیم و به صورت کامل و جامع انشاء الله بیان می‌کنیم. ابتدا یک گزارش اجمالی عرض کنم که مرحوم صاحب جواهر چگونه در این بحث وارد شده است. ایشان ابتدا برای قول به منع مطلق که نکاح با اهل کتاب، چه دائم و چه موقّت، مطلقا باطل است، حدود سیزده دلیل آورده است. سپس می‌گویند: إلاّ أنّ التحقیق الجواز مطلقاً تحقیق این است که باید مطلقا قائل به جواز شویم وفاقاً للحسن والصدوقین البته ایشان که قائل به جواز می‌شود، نمی‌گوید همانطوری که نکاح با مسلمان مستحب است نکاح با کتابیه هم در همان رتبه است؛ بلکه می‌فرماید علی کراهیة متفاوتة فی الشدّة والضعف بالنسبة إلی الدائم والمنقطع وبالنسبة إلی من لم یستطع طولاً وغیره من عنده المسلمة وغیرهمبا توجه به این خصوصیات، کراهت، شدّت و ضعف پیدا می‌کند. یعنی اصل نکاح با کتابیه را می‌گوید کراهت دارد، اما این کراهت اختلاف مرتبه دارد؛ در نکاح دائم کراهتش بیشتر است و در نکاح موقت کراهتش کمتر است. مردی که یک زن مسلمان دارد و می‌رود یک زن مسیحیه و یا یهودیه می‌گیرد، کراهتش شدیدتر است نسبت به مردی که زن مسلمان ندارد. بعد از این مطلب، ایشان شش دلیل برای ادّعایشان ذکر می‌کند؛ و بعد ذکر این دلایل مؤیداتی هم برای این نظریه بیان می‌کند. و پس از اثبات نظریه خود، مجموعاً چهار اشکال و جواب را نیز مطرح می‌فرمایند.
  • دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی
  • ۰
  • ۰
فانکحوا ما طاب لکم من النساء از فقها قائل به وجوب هستند؛ بعضی‌ها قائل به استحباب، و برخی قائل به اباحه هستند؛ می‌گویند کسی که پول ندارد از نظر نیاز جنسی هم در مشقت نیست؛ برای او مباح است؛ بله، برای کسی که اشتیاق به نکاح دارد، می گویند مستحب است. ما می‌خواهیم بگوییم به نظر ما، بین انکاح ـ هر حکمی که داشته باشد؛ وجوب باشد، یا استحباب ـ و نکاح ملازمه نیست. آیه نفرموده است «فانکحوا»، بلکه به صیغه باب افعال می‌فرماید «وأنکحوا» یعنی انکاح کنید. البته لقائل أن یقول که این انکاح ممکن است به معنای نکاح باشد؛ در خیلی از موارد استعمال داریم که صیغه باب افعال بر وزن ثلاثی مجرد معنا می‌شود؛ ممکن است اینجا هم همین‌طور باشد. اگر کسی این را بگوید، چند جواب داریم. جواب اول این است که گفتیم «أیامی» شامل زن و مرد هر دو می‌شود؛ اما خطاب «فانکحوا» به مذکر است. اگر کسی بگوید که در این آیه نیز «صالحین» آمده و این قرینه می‌شود که خطاب مردها است؛ و همین‌طور اگر بگویید اینها از باب تغلیب است، و اینها را کنار بگذاریم، جواب دوم دارد و آن این که:  
  • دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی
  • ۰
  • ۰
وصیت و وقف و راث زوجه و عول و تعصیب در فقه اسلامی نویسنده : )و ارث زوجه و عول و تعصیب در فقه اسلامی( مترجم : هاشم معروف الحسنی ناشر : بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی تعداد صفحات : 279 عزیز فیضی خود زنی منجر به مرگ اگر انسان خود را زخمی کند و یا چیزی را که معمولا موجب مرگ می‏شود به کار ببرد، همه‏ی فقها به شهادت صاحب جواهر معتقدن چنین شخصی اگر در حالت مجروحیت و احتضار وصیت کند، وصیتش مطلقا صحیح نیست، خواه تملیکی باشد خواه عهدی. بعضی از فقها معتقدند کسی با این نظریه مخالف نیست و تنها سند فقها بر بطلان چنین وصیتی حدیث صحیح ابی ولاد از امام صادق علیه‏السلام است که فرمود: «هر کس عمدا خودکشی کند، برای همیشه جایگاهش دوزخ است.» سائل عرض کرد: اگر کسی وصیت کرده، سپس بلافاصله خودکشی کند، آیا وصیتش نافذ است؟ امام فرمود: اگر پیش از مجروح کردن خود یا ارتکاب عملی که به مرگ وی منجر می‏شود وصیت کند، وصیتش در یک سوم اموال نافذ است، اما اگر بعد از مجروح کردن خود یا ارتکاب عملی که موجب مرگ می‏شود وصیت کند، وصیتش جایز نیست.»
  • دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی
  • ۰
  • ۰
ازدواج موقت در قرآنازدواج موقت ابتدا در میان یهود، فارس و غیره وجود داشته است. و به جامعه جاهلی جزیره العرب سرایت کرده است. وقتی دین اسلام آمد در ابتدای دعوت دوبار با نزول این آیات تحریم شد:(المؤمنون: 5-7، المعارج: 29-31).«و آنها که دامان خویش را (از بی‌عفتی) حفظ می‌کنند. جز با همسران و کنیزانشان، چرا که بهره‌گیری از اینها مورد سرزنش نخواهند بود. و هر کس جز اینها را طلب کند، متجاوز است».از این آیات مکی مشخص می‌شود که اصل در فروج حرمت است و اما تحلیل آن استثنا است که بعداً ذکر می‌شود پس دربارة هر چه سکوت کرد حرام است.و از این ایه بخوبی فهمیده میشود که ایندو محور اصلی حرمت است، استثناء حلال و شامل دو نوع نکاح است یعنی غیر از آن دو همه حرامند. اما خداوند برای اینکه راه اشتباه و التباس را بر انسان ببندد با نص صریح غیر از آن دو نکاح را تحریم کرده است بنظر میرسد که خداوند دو نوع ازدواج را مطرح کرده است و درغیر اینصورت میفرماید باید عفت کنیدپس هر راه دیگری غیر از آن دو نکاح حرام است خواه با زنا، متعه یا استبضاع و ... باشد.مسلمانان در عهد مکی این نکاح(ازدواج موقت) را به خاطر حرمت آن انجام نداده‌اند و هنگامی که به مدینه هجرت کردند آیات نازل شده جز نکاح دائم و نکاح ملک یمین چیز دیگری را اضافه نکردند. کسی که از همسر موقت تمتع می‌کند در واقع نمی‌توان آن را زوجه او نامید. چون در صورت مرگ یکی از آنها از همدیگر ارث نمی‌برند. خداوند می‌فرماید: «و براى شما، نصف میراث زنانتان است، اگر آنها فرزندى نداشته باشند ...». (النساء: 12)اگر همسر موقت زوجه محسوب می‌شد باید از همدیگر ارث می‌بردند ...« و اگر فرزندى داشته باشند، یک چهارم از آن شماست».
  • دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی
  • ۰
  • ۰
(وَلَا تَنکِحُوا۟ ٱلْمُشْرِکَٰتِ حَتَّىٰ یُؤْمِنَّ ۚ وَلَأَمَةٌۭ مُّؤْمِنَةٌ خَیْرٌۭ مِّن مُّشْرِکَةٍۢ وَلَوْ أَعْجَبَتْکُمْ ۗ وَلَا تُنکِحُوا۟ ٱلْمُشْرِکِینَ حَتَّىٰ یُؤْمِنُوا۟ ۚ وَلَعَبْدٌۭ مُّؤْمِنٌ خَیْرٌۭ مِّن مُّشْرِکٍۢ وَلَوْ أَعْجَبَکُمْ ۗ أُو۟لَٰٓئِکَ یَدْعُونَ إِلَى ٱلنَّارِ ۖ وَٱللَّهُ یَدْعُوٓا۟ إِلَى ٱلْجَنَّةِ وَٱلْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِۦ ۖ وَیُبَیِّنُ ءَایَٰتِهِۦ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ) .  آیه شریفه می‌فرماید نکاح مرد مسلمان با زن مشرکه باطل و حرام است؛ و نکاح زن مسلمان با مرد مشرک حرام است. اجمال آیه شریفه در این معناست که مرد مسلمان با زن مشرکه نکاح نکند و اگر امر دائر بین زن کنیز مؤمن و زن حرّ مشرک باشد، کنیز مؤمنه از مشرکه بهتر است. همچنین است در عکس قضیه. معنی نکاح در این آیه اولین نکته‌ای که در این آیه شریفه مطرح است، این است که معنای کلمه نکاح چیست؟ نکاح را قبلاً هم بیان کردیم که در لغت به معنای وطی قرار داده‌اند، به معنای جماع قرار داده‌اند؛ حال، آیا در این آیه شریفه هم به همین معناست، یا اینکه در این آیه شریفه نکاح به معنای عقد است؟ صاحب کتاب مسالک الافهام در جلد سوم صفحه 235 می‌فرماید: الأکثر علی أنّ النکاح فی هذه الموارد یراد به العقد نکاح در این موارد عقد نکاح است. زمخشری در کشّاف می‌گوید ما جاء النکاح فی القرآن إلاّ بمعنی العقد نکاح در قرآن فقط به معنای عقد آمده است؛ و در قرآن کلمه نکاح به معنای غیر عقد نیامده است. صاحب کتاب مجمع البیان، مرحوم طبرسی می‌فرمایند: إنّ أصله الوطی ثمّ کثر حتی قیل للعقد معنای لغوی نکاح وطی و جماع است؛ کثرت الاستعمال در آن بوده و بعد از کثرت استعمال به معنای عقد استعمال شده است.   به ادامه مطلب رجوع نمایید...        
  • دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی
  • ۰
  • ۰
بیشتر فقهاء عظام بدون اینکه وصیت را نخست به تملیکیه به و عهدیه تقسیم نمایند و دقیقا“ محل نزاع را در خصوص موضوع فوق مشخص سازند ، تحت عنوان مذکور به اختلاف نظر پرداخته اند و با وجود اینکه از ظواهر بعضی کلمات ، معمولا معلوم میشود که فقط نزاع در مورد وصیت تملیکی است نه عهدی ولی در عین حال این تفکیک را به صراحت عنوان نکرده اند . بعضی هم مطلب را بطور اعم مورد بحث قرار داده اند که اجمالا به نمونه ای از آن اشاره خواهد شد .
  • دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی
  • ۰
  • ۰

وفای به عهد

وفای به عهد و پیمان که یکی از فرایض و از جمله آداب معاشرت و حسن سلوک با مردم به شمار می رود، باید همیشه مورد توجه سالک الی الله باشد. در قرآن مجید و روایات اسلامی به این امر فوق العاده اهمیت داده شده که برخی از آیات و روایات را یادآور می شویم. وفای به عهد در قرآن وفای به عهد علامت ایمان قرآن مجید یکی از ویژگیها و خصوصیات افراد با ایمان را وفای به عهد می داند و می فرماید: وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ.[1] مؤمنان آنها هستند که امانتها و عهد خود را مراعات می کنند
  • دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی
  • ۰
  • ۰
هموار شدن راه بهشت با صبر در ناملایمات عامه و خاصه از رسول خدا (ص) روایت کرده اند که آن حضرت فرمود: الْجَنَةُ مَحْفُوفَةٌ بِالْمَکَارِهِ وَ الصَبْرِ، فَمَنْ صَبَرَ عَلَی الْمَکَارِهِ فِی الدُنْیَا دَخَلَ الْجَنَةَ؛ وَ جَهَنَمُ مَحْفُوفَةٌ بِاللَذَاتِ وَ الشَهَوَاتِ، فَمَنْ أَعْطَی نَفْسَهُ لَذَتَهَا وَ شَهْوَتَهَا دَخَلَ النَارَ. («مصباح الفلاح» طبع سنگی، تألیف آخوند ملامحمد جواد صافی گلپایگانی ص30و31) بهشت و صبر: «راه بهشت مشحون و مملو است از ناگواریها و شکیبائی در برابر آنها، کسی که در دنیا بر مشکلات راه خدا صبر کند و با نفس خود مجاهده کند و در مقابل ناملایمات شکیبائی ورزد داخل بهشت می شود؛ ولی راه جهنم پر است از شهوات و لذات، کسی که در مقابل خواسته های نفس أماره سر تسلیم فرود آورد و آنچه نفسش از شهوات از او بخواهد به او بدهد عاقبتش آتش دوزخ خواهد بود».
  • دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی
  • ۰
  • ۰
دروغ از منظر قرآن و روایات دروغ از بدترین معایب، زشت ترین گناهان و منشأ بسیاری از مفاسد است و بالطبع از کارهای زشت و ناپسند و عادت به آن از رذایل اخلاقی و از گناهان کبیره است و تا ضرورت و مصلحت مهمی در میان نباشد ، دروغ گفتن جایز نمی باشد. دروغ در دنیا و آخرت انسان را از رحمت الهی محروم می کند و در میان مردم بی اعتبار می نماید و اعتماد عمومی را سلب و جامعه را به بیماری نفاق دچار می سازد و از آفات زبان و خراب کننده ایمان است. علت اصلی دروغ ، عقده حقارت و خود کم بینی انسان دروغگو است و این یکی از نکات روانی است که به عنوان روانشناسی اخلاقی در کلمات معصومین به آن اشاره شده است.
  • دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی