پیغمبر وارد خانهی امیرالمؤمنین، خانهی فاطمه زهرا شد دید حضرت زهرا پای دیگ است، حضرت علی عدس پاک میکند، اینقدر اینها را تعریف کرد، فرمود: مردی که در خانه کار میکند، خدا کند خانواده من پای تلویزیون نباشد. چون ما گاهی وقتها یک چیزی میگوییم،علیه خودمان است. من میفهمم که الآن خانواده گوش میدهد، تلویزیون را خاموش میکنم. میگوید: چه میخواستی بگویی؟ چه چیزی میخواستی بگویی؟ حالا، پیغمبر فرمود که: مردی که در خانه کمک خانمش کند، به عدد هر مویی که در بدنش باشد ثواب دارد. این ثواب زیاد دارد. ثواب مکه به او میدهند، ثواب شهید به او میدهند. اینقدر ثواب بود که دیرز من به یکی از علمای قم زنگ زدم، گفتم: یعنی کار کردن در خانه اینقدر ثواب دارد. گفت: بله! از آن طرف هم داریم مرد گرفتار است، زن کمک او میکند. نمیگوید: آقاجانم، ارث پدرم! فعلاً شوهر گرفتار است، کمکش کنید. این تعاون زندگی را شیرین میکند.
آیا مرد در قبال حجاب همسرش وظیفه دارد؟ بله. نباید بگویی: حالا دختر بزرگ شده، خودش تکلیف خودش را میداند. هرطور میخواهد فکلش را درست کند. هرطور میخواهد لباس بپوشد. نه آقا، «قُل»... «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِک» (احزاب/28) به خانمهایت بگو، که لباست چنین باشد. مردها نمیتوانند دخترشان را ول کنند، بگویند: اختیار با خودش است. به تکلیف رسیده، هرطور میخواهد بپوشد. مرد ضامن لباس زنش هم هست.
اگر زن و شوهر ناشزه بودند چه؟ سه مرحله دارد. اول موعظه کنید. ناشزه یعنی گردن کشی، تمام امکانات را از شوهر دریغ میکند، خانه، ماشین، تلفن، آب، برق، گاز، خرجی، لباس، همهی زندگیاش را مرد تأمین میکند ولی زن گردن کلفتی میکند. یا زن همهی کمالاتی که باید داشته باشد، دارد مرد سرکشی میکند. اسلام گفته زن سرکش 1- موعظه کنید. اگر موعظه اثر نکرد، اتاقهایتان را جدا کنید، یا رخت خوابهایتان را جدا کنید. قهر کنید. اگر چند روزی قهر هم کردید فایده نداشت، طوری که سرخ نشود، مرد حق دارد با یک قلم مداد، به دست زنش بزند، زن باید چوب بخورد منتهی با چوب مسواک نه با دست بیل! با چوب مسواک طوری که جای آن سرخ نشود. این سه مرحله، اگر حل نشد داخلی، آنوقت میگویند: داور تعیین کنند. یک داور از فامیل مرد، یک داور از فامیل زن، بنشینند، کدخدا منشی، مسأله را حل کنند. حتی المقدور به دادگاه کشیده نشود. چون ببینید وقتی مرد دادگاه میرود، میگوید: زن من ناشزه است، یا زن میرود میگوید: شوهر من ناشزه است، او سرکشی میکند، خوب قاضی دیگر میفهمد ناشزه یعنی اینها همخوابی نمیکنند. بعداً اینها آشتی میکنند، ولی هروقت مرد را میبیند این زنش چموش است. یا میگوید این مردش چموش است. یعنی بعد اینها آشتی میکنند، ولی این چموش در ذهن قاضی و دادسرا میماند. بهتر این است که خودتان حل کنید. خود زن و شوهر موعظه، رختخواب جدا، یک شلاق از قاضی به مرد بخورد، یک مسواک از مرد به زن بخورد. این خود مرد است. حدیث داریم چوب مسواک جایش هم سرخ نشود. من نمیدانم چوب مسواک جایش سرخ نشود، این قلقلک است. ولی خوب گفته قلقلکش بده. به هر نحو یک طور این رقمی باشد، ولی اگر هم حل نشد، داور از فامیل مرد، داور از فامیل زن بنشینند کدخدایی، حتی المقدور به دادگاههای بیرون مراجعه نکنید. چون خودتان آشتی میکنید، فقط رو سیاهی روی زغال میماند. هروقت شما را دید میگویند: این است که شوهرش این است که خانمش
- ۹۰/۱۱/۰۶