وب سایت تخصصی حقوق

پیوندها
  • ۰
  • ۰

تاریخچه مهریه

مى‏گویند در ادوار ماقبل تاریخ که بشر به حال توحش مى‏زیسته و زندگى شکل قبیله‏اى داشته،به علل نامعلومى ازدواج با همخون جایز شمرده نمى‏شده است. جوانان قبیله که خواستار ازدواج بوده‏اند،ناچار بوده‏اند از قبیله دیگر براى خود همسر و معشوقه انتخاب کنند.از این رو براى انتخاب همسر به میان قبایل دیگر مى‏رفته‏اند.در آن دوره‏ها مرد به نقش خویش در تولید فرزند واقف نبوده است;یعنى نمى‏دانسته که آمیزش او با زن در تولید فرزند مؤثر است.فرزندان را به عنوان فرزند همسر خود مى‏شناخته نه به عنوان فرزندان خود.با اینکه شباهت فرزندان را با خود احساس مى‏کرده نمى‏توانسته علت این شباهت را بفهمد.قهرا فرزندان نیز خود را فرزند زن مى‏دانسته‏اند نه فرزند مرد،و نسب از طریق مادران شناخته مى‏شد نه از طریق پدران. مردان موجودات عقیم و نازا به حساب مى‏آمده‏اند و پس از ازدواج به عنوان یک طفیلى-که زن فقط به رفاقت‏با او و به نیروى بدنى او نیازمند است-در میان قبیله زن بسر مى‏برده است.این دوره را دوره‏«مادر شاهى‏»نامیده‏اند دیرى نپایید که مرد به نقش خویش در تولید فرزند واقف شد و خود را صاحب اصلى فرزند شناخت.از این وقت زن را تابع خود ساخت و ریاست‏خانواده را به عهده گرفت و به اصطلاح دوره‏«پدر شاهى‏»آغاز شد در این دوره نیز ازدواج با همخون جایز شمرده نمى‏شد و مرد ناچار بود از میان قبیله دیگر براى خود همسر انتخاب کند و به میان قبیله خود بیاورد.و چون همواره حالت جنگ و تصادم میان قبایل حکمفرما بود،انتخاب همسر از راه ربودن دختر صورت مى‏گرفت;یعنى جوان دختر مورد نظر خویش را از میان قبیله دیگر مى‏ربود تدریجا صلح جاى جنگ را گرفت و قبایل مختلف مى‏توانستند همزیستى مسالمت‏آمیز داشته باشند.در این دوره رسم ربودن زن منسوخ شد و مرد براى اینکه دختر مورد نظر خویش را به چنگ آورد،مى‏رفت‏به میان قبیله دختر،اجیر پدر زن مى‏شد و مدتى براى او کار مى‏کرد و پدر زن در ازاى خدمت داماد،دختر خویش را به او مى‏داد و او آن دختر را به میان قبیله خویش مى‏برد تا اینکه ثروت زیاد شد.در این وقت مرد دریافت که به جاى اینکه سالها براى پدر عروس کار کند،بهتر این است که یکجا هدیه لایقى تقدیم او کند و دختر را از او بگیرد .این کار را کرد و از اینجا«مهر»پیدا شدروى این حساب در مراحل اولیه،مرد به عنوان طفیلى زن زندگى مى‏کرده و خدمتکار زن بوده است.در این دوره زن بر مرد حکومت مى‏کرده است.در مرحله بعد که حکومت‏به دست مرد افتاد،مرد زن را از قبیله دیگر مى‏ربوده است.در مرحله سوم مرد براى اینکه زن را به چنگ آورد به خانه پدر زن مى‏رفته و سالها براى او کار مى‏کرده است.در مرحله چهارم مرد مبلغى به عنوان‏«پیشکش‏»تقدیم پدر زن مى‏کرده است و رسم مهر از اینجا ناشى شده است مى‏گویند مرد از آن وقتى که سیستم‏«مادرشاهى‏»را ساقط کرد و سیستم «پدر شاهى‏»را تاسیس نمود،زن را در حکم برده و لااقل در حکم اجیر و مزدور خویش قرار داد و به او به چشم یک ابزار اقتصادى که احیانا شهوت او را نیز تسکین مى‏داد نگاه مى‏کرد،به زن استقلال اجتماعى و اقتصادى نمى‏داد.محصول کارها و زحمات زن متعلق به دیگرى یعنى پدر یا شوهر بود.زن حق نداشت‏به اراده خود شوهر انتخاب کند و به اراده خود و براى خود فعالیت اقتصادى و مالى داشته باشد،و در حقیقت پولى که مرد به عنوان مهر مى‏داده و مخارجى که به عنوان نفقه مى‏کرده است در مقابل بهره اقتصادى بوده که از زن در ایام زناشویى مى‏برده است
  • ۹۰/۰۸/۲۶
  • دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی