وب سایت تخصصی حقوق

پیوندها
  • ۰
  • ۰

سجده بر زمین

مقدمه سجده، یکى از مظاهر عبودیت و بندگى، و نزدیک‏ترین حالتى است که انسان به خداوند متعال دارد. سجده یعنى تسلیم محض بودن در برابر قدرت مطلق عالم. سجده یعنى ذلت محض و اظهار ناتوانى مطلق در مقابل خالق یکتا. قرآن کریم مى‏فرماید: «لا تسجدوا الشمس و لا للقمر و اسجدوا للّه‏ الذى خلقهن»؛[1] «براى خورشید و ماه سجده نکنید، بلکه براى خداوندى سجده نماید که آن‏ها را آفریده است». در آیه دیگرى نیز مى‏فرماید: «و للّه‏ یسجد من فى السموات و الارض طوعاً و کرهاً»؛[2] «هر آن‏چه در آسمان و زمین است، از روى رغبت و کراهت، تنها براى خداوند سجده مى‏کند». این معناى سجده، معناى عامى است که تمامى مخلوقات عالم در آن شریک‏اند و استثنایى ندارد، ولى سجده به معناى خم شدن با هیأت خاص، یکى از واجبات نماز است. 1. طرح مسأله بى‏تردید در هر رکعت نماز، دو سجده واجب است که از ضروریات دین بوده و هیچ فقیهى در آن اختلاف ندارد. سجده‏اى که از واجبات نماز است، هیأت مخصوصى دارد که در برخى قسمت‏هاى آن، میان فقیهان اختلاف‏نظر هست. از سوى دیگر در سجده، بدون شک قرار دادن پیشانى بر زمین صحیح است، ولى یکى از اختلافات سجده، آن است که آیا مباشرت و اتصال پیشانى بر زمین لازم است یا نه؟ به دیگر سخن، آیا حتماً مى‏بایست در حالت سجده، پیشانى بر روى زمین قرار گیرد یا اگر بر روى غیر زمین، مثلاً بر روى فرش، یا اعضاى بدن و... نیز باشد، نماز صحیح است. 2. دیدگاه‏ها فقهاى شیعه بر این باورند که در حالت اختیار، سجده فقط بر روى زمین یا چیزى که از زمین مى‏روید، صحیح است و در غیر این صورت، سجده صحیح نیست، ولى دیگر فقها، سجده بر روى غیر زمین را نیز جایز مى‏دانند؛ البته اختلافاتى جزیى در برخى مصادیق با یکدیگر دارند. براى آشنایى با تفصیل دیدگاه‏هاى فقهاى مذاهب مختلف، نظرات آنها را از کتاب‏هاى معتبرشان بیان مى‏کنیم: الف) مذهب شیعه سید مرتضى (م 436) در بیان نظر شیعه مى‏گوید: و مما انفردت الامامیه به المنع من السجود فى الصلاة على غیر ما أنبتت الارض و المنع من السجود على الثوب المنسوج من اى جنس کان و باقى الفقها یخالفون فى ذلک و یجووزن السجود على کل طاهر من الاجناس کلها؛[3] و از آن‏چه تنها شیعه امامیه به آن معتقد است، منع از سجده در نماز بر غیر از آن‏چه از زمین مى‏روید و نیز منع از سجده بر لباس بافته شده از هر جنسى که باشد، است و بقیه فقها در این مسأله با آنان مخالفت کرده و سجده بر هر جنس پاکى را تجویز مى‏کنند. آن‏چه از زمین مى‏روید، دو قسم است: بخشى از آن‏ها در خوراک و پوشاک عموم مردم استفاده مى‏شود و بخش دیگر چنین نیست، بلکه مصارف دیگرى دارد. از نظر شیعه، سجده بر امورى که از زمین روییده مى‏شود و در عرف مردم استفاده پوشاکى یا خوراکى ندارد، جایز است. مقصود از مأکول و ملبوس عرفى چیست؟ محقق کرکى (م 940) در پاسخ به این سؤال مى‏گوید: مراد از مأکول عادى، چیزى است که اسم مأکول در عرف بر آن صدق کند، زیرا به طور غالب یا دست‏کم در برخى از نقاط خورده مى‏شود و چنان‏چه به ندرت یا در هنگام ضرورت خورده شود، مأکول عرفى بر آن صدق نمى‏کند... و چنان‏چه در منطقه‏اى به صورت شایع خورده مى‏شود، ولى در منطقه دیگرى چنین نباشد، ظاهراً مأکول بر آن صدق مى‏کند؛ زیرا اغلب شى‏ء در جمیع مناطق لازم نیست. نیز چنان‏چه شى‏ء داراى دو حالت باشد که در برخى حالات خورده شود و در برخى دیگر چنین نباشد، در حالت اولى سجده بر آن جایز نیست، ولى در حالت دوم جایز است.[4] همان معیار در مورد ملبوس عرفى هم صدق مى‏کند. بر این اساس، شیعه، سجده بر پوست، پشم، لباس و عمامه را جایز نمى‏داند و نیز هر چه از زمین استحاله شده و به صورت ماده دیگرى درآمده باشد، هر چند از زمین استخراج شود، سجده بر آن صحیح نیست. علامه حلى (م 726) مى‏نویسد: سجده بر چیزى که به واسطه استحاله از زمین بودن خارج شده، در حالت اختیار جایز نیست، مثل معادن؛ مانند عقیق، طلا، نقره، نمک و قیر.[5] ب) مذهب حنفى حنفى‏ها، سجده بر غیر زمین را جایز مى‏دانند. مرغینانى در هدایة مى‏نویسد: فان سجد على کور عمامته و فاضل ثوبه جاز لان النبى علیه الصلاة و السلام کان یسجد على کور عمامته و یروى انه علیه الصلاة و السلام صلى فى ثوب واحد یتقى بفضوله حر الارض و بردها؛[6] اگر بر دور عمامه‏اش یا اضافى لباسش سجده نماید، جایز است؛ زیرا پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله بر دور عمامه‏اش سجده مى‏نمود و روایت شده که آن حضرت در یک لباس نماز مى‏خواند، به طورى که با اضافه آن گرما و سرماى زمین را از خود دور مى‏کردند. ج) مذهب شافعى در مذهب شافعى، سجده بر امورى که متصل به نمازگزار است، مثل آستین، دست و دور عمامه را جایز نمى‏دانند. نووى (م 676) در المجموع مى‏نویسد: فرع فى مذاهب العلماء فى السجود على کمه و ذیله و یده و کور عمامته و غیر ذلک ما هو متصل به قد ذکرنا ان مذهبنا انه لا یصح سجوده على شى‏ء من ذلک و به قال داود و احمد فى روایة و قال مالک و ابوحنیفه و الاوزاعى و اسحق و احمد فى الروایة الاخرى یصح؛[7] فرعى در نظرات علما در سجده بر آستین نمازگزار و پایین لباسش و دست و دور عمامه و غیر آن، از آن‏چه به او اتصال دارد. ما بیان کردیم که مذهب ما (شافعى) بر آن است که سجده بر هیچ‏یک از آنها صحیح نیست و داود و احمد بن حنبل در روایتى به این حکم قائل هستند، ولى مالک و ابو حنیفه و اوزاعى و اسحاق و احمد بن حنبل در روایت دیگرى، معتقدند که سجده بر آنها صحیح است. د) مذهب مالکى مالک بن انس، در صورت گرما و سرما، سجده بر لباس را جایز دانسته، ولى سجده بر دور عمامه را مکروه مى‏داند. لا یسجد على الثوب الا من حر او برد کتاناً او قطناً قال ابن القاسم قال: مالک و بلغنى ان عمر بن الخطاب و عبداللّه‏ بن عمر کانا یسجد ان على الثوب من الحر و البرد و یضعان ایدیهما علیه؛[8] بر لباس سجده نمى‏شود، جز آن‏که هوا گرم و یا سرد باشد و آن لباس خواه کتان باشد و یا پنبه. ابن قاسم مى‏گوید: مالک گفت به من رسیده که عمر بن خطاب خلیفه دوم و عبداللّه‏ بن عمر، هنگام گرما یا سرما بر لباس سجده مى‏کردند و دستان خود را بر آن قرار مى‏دادند. قال: و قال مالک فمن سجد على کور العمامة قال احب الى ان یرفعها عن بعض جبهة حتى یمس بعض جبهة الارض، قلت فان سجد على کور العمامة قال: اکرهه فان فعل فلا اعادة علیه؛[9] ابن قاسم مى‏گوید: مالک در مورد کسى که بر دور عمامه‏اش سجده کرد گفت: نزد من بهتر این است که عمامه را از مقدارى از پیشانى‏اش بردارى، تا کمى از پیشانى‏اش به زمین برسد ابن قاسم مى‏گوید: اگر بر دور عمامه‏اش سجده کند، مالک گفت: این را مکروه مى‏دانم، ولى اگر آن را انجام داده، اعاده‏اى بر او نیست. ه) مذهب حنبلى در مذهب حنبلى، دو روایت وجود دارد که بر اساس یکى، رسیدن پیشانى به زمین لازم و بر پایه روایت دیگر، رسیدن آن لازم نیست. مرداوى (م 885) مى‏گوید: و لا یجب علیه مباشرة المصلى بشى‏ء منها الا الجبهة على احد الروایتین: احدهما لا تجب المباشرة بها یعنى انها لیست برکن و هذا المذهب و علیه جمهور الاصحاب منهم ابوبکر و القاضى و الروایة الثانیة: تجب المباشرة بها، صححة فى النظم...؛[10] مباشرت و اتصال اعضاى سجده بر زمین واجب نیست، جز در مورد پیشانى طبق یکى از آن دو روایت، اول: مباشرت اعضا واجب نیست؛ یعنى مباشرت، رکن نماز نیست و مذهب همین است و جمهور اصحاب از جمله ابوبکر و قاضى بر این قول‏اند. روایت دوم این است که مباشرت اعضا واجب است و این قول را در نظم صحیح شمرده است.   3. دلایل قول شیعه همان‏طور که گذشت، شیعه معتقد است که سجده بر زمین و آن‏چه از زمین مى‏روید و کاغذ صحیح است. موضع شیعه در این‏جا نفى است؛ یعنى شیعه بر آن مطلب استدلال مى‏کند که چرا بر غیر آن‏چه ذکر شد، سجده صحیح نیست و موضع بقیه مذاهب اثباتى است؛ یعنى باید اثبات کنند که سجده، بر غیر از زمین و آن‏چه مى‏روید صحیح است؛ زیرا در اصلِ صحت سجده بر زمین، هیچ فقیهى تردید ندارد. در آیات کریمه، فقط اصل وجوب سجده بیان شده است: «یا ایها الذین آمنوا ارکعوا و اسجدوا و اعبدوا ربکم»؛[11] «اى مؤمنان! رکوع کرده و سجده نمایید و پروردگارتان را عبادت کنید». از این‏که رکوع و سجود کنار هم آمده، استفاده مى‏شود که منظور از سجده، سجده در حالت نماز است. در آیات کریمه، هیأت و کیفیت سجده بیان نشده و چون سجده از اجزاى عبادات است و عبادات توقیفى است؛ یعنى هیأت و چگونگى و اعضا و شرایط و اسباب آن‏ها توسط بیان شارع مشخص مى‏گردد و از امورى نیست که شارع بیانش را به عرف واگذار کرده باشد، بر این اساس، آن مقدار که شارع بیان نماید، جایز و در غیر آن، دلیلى بر صحت نداریم. الف) روایات قال هشام بن الحکم للصادق علیه‏السلام اخبرنى عما یجوز السجود علیه و عما لا یجوز قال: السجود لا یجوز الاّ على الارض او ما انبتت الارض؛[12] هشام بن حکم به امام صادق علیه‏السلامعرضه داشت در مورد این‏که سجده بر چه چیزى جایز و بر چه چیزى جایز نیست، به من خبر دهید. حضرت فرمودند: سجده جز بر زمین و آن‏چه از زمین مى‏روید، جایز نیست. در این روایت، حضرت موارد جواز و عدم جواز سجده را منحصر کرده و مورد جواز را تنها بر زمین و گیاهان زمین دانسته، و در واقع به صورت یک قاعده و ضابط کلى، مورد جواز و عدم جواز سجده را بیان کرده است. زراره قال: قلت لابى جعفر علیه‏السلام أسجد على الزقت؟ یعنى القیر فقال: لا و لا على الثوب الکرسف و لا على الصوف و لا على شى‏ء من الحیوان و لا على طعام و لا على شى‏ء من ثمار الارض و لا على شى‏ء من الریاش؛[13] زراره گوید: به امام باقر علیه‏السلامگفتم: آیا بر قیر سجده نمایم؟ حضرت فرمود خیر، و بر لباس پنبه‏اى، و بر پشم، و بر چیزى از حیوان، و بر غذا، و بر چیزى از میوه‏هاى زمین، و بر چیزى از اثاث فاخر سجده نکن. در این روایات، حضرت به جاى بیان ضابطه کلى در موارد جواز سجده و عدم آن، به ذکر مصادیقى که مورد ابتلاء است و سجده بر آن‏ها جایز نیست، مى‏پردازد. ابو العباس عن الصادق علیه‏السلام: لا یسجد الاعلى الارض او ما انبتت الارض الا القطن و الکتان؛[14] امام صادق علیه‏السلاممى‏فرماید: جز بر زمین یا چیزى که از زمین بروید، سجده مکن، مگر پنبه و کتان. در این روایت، پنبه و کتان، از گیاهان استثنا شده است؛ البته در مورد پنبه و کتان، روایات دیگرى در مورد جواز سجده بر آنها وجود دارد. صفوان الجمال: رأیت ابا عبداللّه‏ علیه‏السلام فى المحمل یسجد على القرطاس و اکثر ذلک یؤمى ایماء؛[15] صفوان جمال مى‏گوید: امام صادق علیه‏السلام را دیدیم که بر روى محمل بر کاغذ سجده مى‏نمود و بیشتر ایما مى‏کرد. جمیل بن درّاج قال اکره ابو عبداللّه‏ علیه‏السلام ان یسجد على قرطاس علیه کتابة؛[16] جمیل گوید: امام صادق علیه‏السلام کراهت داشت که بر کاغذ نوشته شده سجده نماید. این دو روایت اخیر، جواز سجده بر کاغذ را بیان مى‏کنند؛ البته سجده بر کاغذى که مکتوب باشد، مکروه است، هر چند سجده بر زمین نسبت به گیاه و کاغذ برترى دارد. صاحب جواهر (م 1266) مى‏نویسد: به هر حال از مجموع آن‏چه ذکر کردیم، روشن شد که آن‏چه در حالت اختیار بر آن سجده مى‏شود، سه چیز است: زمین؛ نبات؛ و کاغذ، ولى بدون هیچ اختلافى، برتر این سه زمین است؛ زیرا امام صادق علیه‏السلام در خبر هشام بن حکم فرمود: السجود على الارض افضل لانه ابلغ فى التواضع و الخضوع للّه‏ عزوجل؛[17] سجده بر زمین، ارزش بیشترى دارد؛ زیرا تواضع و خضوع بیشترى را براى خداوند مى‏رساند. ب) اجماع شیعه اجماع محصل و منقول، بر جایز نبودن سجده بر غیر زمین و گیاه و کاغذ آمده است. صاحب جواهر مى‏نویسد: سجده برآن‏چه از زمین نیست، مانند پوست، پشم، مو و کرک، به اجماع محصل ومنقول به نقل مستفیض و بلکه متواتر جایز نیست...؛ بلکه ادعاى ضرورت مذهب شیعه بر این حکم امکان دارد.[18] ج) سیره صحابه حضرت على علیه‏السلام عن على علیه‏السلام قال: اذا کان احدکم یصلى فلیحسر العمامة عن جبهته؛[19] هرگاه یکى از شما نماز بخواند، عمامه‏اش را از پیشانى‏اش کنار بزند. ابوبکر عن عبدالکریم ابى امیه قال: بلغنى أن أبابکر الصدیق کان یسجد او یصلى على الارض مفضیاً الیها؛[20] ابوامیه گوید: به من رسیده است که ابوبکر صدیق برزمین سجده مى‏کرد یا نماز مى‏خواند، در حالى که آن (پیشانى‏اش) را به سوى زمین مى‏کشید، تا روى زمین سجده نماید. عمر اذا لم یستطیع احدکم من الحر و البرد فلیسجد على ثوبه؛[21] هرگاه یکى از شما توانایى گرما یا سرما را نداشت، پس بر لباسش سجده نماید. از این‏جا معلوم مى‏شود اصل سجده بر زمین بوده و عدول از آن به لباس، به دلیل اضطرار و عذر مى‏باشد. ابن عباس عن ابن عباس قال: من لم یلزق انفه مع جبهته بالارض اذا سجد لم تجز صلاته؛[22] هرکس بینى‏اش را همراه پیشانى‏اش به زمین در هنگام سجده نچسباند، نمازش مجزى نیست. ابن مسعود عن ابى عبیدة ان ابن مسعود کان یصلى او لا یسجد الاعلى الارض؛[23] ابن مسعود نماز مى‏خواند یا سجده نمى‏کرد، جز بر زمین. عبادة بن الصامت محمود بن‏الربیع عن عبادة الصامت انه کان اذا قام الى الصلوة حسر العمامه عن جبهته؛[24] ابن‏ربیع گوید: عباده هرگاه براى نماز برمى‏خاست، عمامه را از پیشانى‏اش کنار مى‏زد. عبداللّه‏ بن عمر نافع مى‏گوید: ان ابن عمر کان اذا سجدو علیه العمامة یرفعها حتى یضع جبهته بالارض؛[25] ابن عمر هرگاه سجده مى‏کرد و عمامه را بر سر داشت، آن را کنار مى‏زد تا پیشانى‏اش به زمین برسد.   4. روایات اهل‏سنّت به طور کلى، روایاتى که در مورد محل سجده از اهل‏سنّت در کتب صحاح و غیره رسیده، به چند دسته تقسیم مى‏گردد: الف) روایاتى که بیان مى‏کند پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله هنگام سجده، پیشانى‏اش را بر زمین مى‏گذاشت یا به سجده بر زمین امر مى‏کرد. عن ابى حمید ان النبى صلى‏الله‏علیه‏و‏آله کان اذا سجد أمکن انفه و جبهته من الارض؛[26] پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله هر وقت سجده مى‏نمود پیشانى و بینى خود را بر زمین قرار مى‏داد. به مقتضاى «صلو کما رأیتمونى اصلى» و تطبیق آن بر این روایت، چنین نتیجه گرفته مى‏شود که سجده بر زمین واجب است؛ زیرا پیروى کارهاى نبى اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله، طبق نص آیه شریفه «ما اتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا»واجب است، البته باید توجه داشت که به قرینه روایات دیگر چسباندن بینى بر زمین واجب نیست. قال رسول اللّه‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: و اذا سجدت فمکن جبهتک من الارض و لا تنقّر نقراً؛[27] هرگاه سجده نمودى، پیشانى‏ات را بر روى زمین مستقر کن و مانند نوک کلاغ بر روى زمین جست و خیر مکن. در این حدیث، پیامبر امر کرده که پیشانى را بر روى زمین قرار بده و امر هم ظهور در وجوب دارد. از این‏رو، از این روایت، وجوب سجده بر زمین استفاده مى‏شود. ب) روایاتى که بیان مى‏کند سجده بر لباس به جهت گرما یا سرما جایز است. عن انس قال: کنا نصلى مع رسول اللّه‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فى شدة الحر فاذا لم یستطع احدنا ان یمکّن جبهته من الارض بسط ثوبه فسجد علیه؛[28] انس مى‏گوید: گاهى بود که با پیامبر در شدت گرما نماز مى‏گزاردیم، پس هرگاه یکى از ما نمى‏توانست به خاطر شدت گرما پیشانى خود را روى زمین بگذارد، بر روى جامه خویش سجده مى‏کرد. ابن حجر (م 825) در فتح البارى مى‏نویسد: و فیه اشارة الى ان مباشرة الارض للسجود هى الاصل لانه علّق بسط الثوب بعدم الاستطاعة؛ در این حدیث (انس)، اشاره به این نکته است که اتصال به زمین، هنگام سجده اصل است؛ زیرا پهن شدن لباس، به دلیل ناتوانى از سجده بوده است. پس آن روایات مطلق بوده و به واسطه این حدیثِ انس و امثال آن تقیید مى‏خورد مثل روایت ابن عباس: قال رأیت رسول اللّه‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله یصلى یسجد على ثوبه؛[29] ابن عباس گفت که پیامبر را دیدم که نماز مى‏خواند، در حالى که بر لباسش سجده مى‏کرد. این روایت با توجه به روایت انس که سجده بر لباس را منوط به شدت گرما کرده بود، مقید مى‏شود به عذر گرما یا سرماى هوا. ج) روایاتى که مضمون آن‏ها این است که پیامبر و اصحاب، هنگام سجده، عمامه خود را کنار مى‏زدند. ابن سعد عن صالح بن حمران مرسلاً: کان صلى اللّه‏ علیه و سلم اذا سجد رفع العمامة عن جبهته؛[30] پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آلهآن‏گاه که مى‏خواست به سجده رود، عمامه را از پیشانى خود کنار مى‏زد. کنار زدن عمامه از پیشانى هنگام سجده، ملازمه عرفى دارد با این معنا که سجده مى‏بایست برزمین باشد و مباشرت پیشانى به زمین، شرط صحت سجده است. پس اگر سجده بر غیر زمین جایز بود، کنار زدن عمامه وجهى نداشت؛ زیرا مى‏توانست بر عمامه سجده کند. د) روایاتى که در مورد سجده بر دور عمامه وارد شده است. عن ابو هریره: کان رسول اللّه‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله یصلى على کور عمامته؛[31] پیامبر بر دور عمامه‏اش نماز مى‏گزارد. ظهور یصلى على کور عماته آن است که بر دور عمامه‏اش نماز خوانده، یعنى آن را زیر پایش انداخته است، اما این‏که بر دور عمامه‏اش سجده نموده، از روایت استفاده نمى‏شود. ه) روایاتى که بیانگر آن است که پیامبر بر خمره سجده نموده است. خمره در لغت به معناى حصیرى است که از شاخه خرما درست مى‏شود. ابن منظور (م  711) مى‏نویسد: الخمرة: حصیرة او سجادة صغیرة تنسج من سعف النحل و ترمل بالخیوط و قیل: الخمرة: الحصیر الصغیر، الذى یسجد علیه؛[32] خمرة، حصیر یا سجادى کوچکى است که از شاخه خرما بافته و با نخ‏هایى به هم متصل مى‏شود. گفته شده که خمره حصیر کوچکى است که بر آن سجده مى‏شود. میمونه قالت: کان رسول اللّه‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله یصلى على الخمرة؛[33] پیامبر بر نوعى حصیر کوچک نماز مى‏خواند. نماز بر حصیر کوچک، غیر از سجده برآن است. از این‏رو، این حدیث دلالتى بر سجده بر خمره ندارد و بیشتر روایات به لفظ «یصلى على الخمرة» است که دلالتى بر سجده برآن ندارد، اما در برخى روایت‏ها، عنوان سجده نیز به آن افزوده شده است. عن انس قال: کان رسول اللّه‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله یصلى على الخمرة و فى روایة و یسجد علیها؛[34] انس مى‏گوید: پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله بر خمره نماز مى‏خواند و در روایت دیگرى دارد که بر آن سجده مى‏کرد. چنان‏چه خمره از جنس حصیر و شاخه خرما باشد، چون از نبات و چیزى است که از زمین مى‏روید، سجده بر آن مانعى ندارد و این روایات، بر خلاف نظر شیعه نیست. و) سرد کردن سنگ‏ریزه براى سجده جابر بن عبداللّه‏ انصارى قال: کنت اصلى مع النبى صلى‏الله‏علیه‏و‏آله الظهر فآخذ قبضة من الحصى فاجعلها فى کفى ثم احولها الى الکف الاخرى حتى تبرد ثم أضعها الجبینى حتى اسجد علیها من شدة الحر؛[35] جابر مى‏گوید: به همراه پیامبر نماز مى‏خواندم، من یک مشت سنگ‏ریزه در دستم مى‏گرفتم و سپس آن‏ها را در دست دیگرم قرار مى‏دادم تا این‏که سرد شود و آن‏گاه آن‏ها را بر پیشانى‏ام قرار مى‏دام تا این‏که از شدت گرما به آنها سجده نمایم. طبیعى است که اگر سجده بر غیر زمین از لباس و اعضاى بدن جایز مى‏بود، بر آن‏ها سجده مى‏کرد و نیازى به سرد کردن سنگ‏ریزه نداشتند. عن خباب بن الارت: قال: شکونا الى رسول اللّه‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله شدة الرمضاء فى جباهنا و أکفنا فلم یشکنا؛[36] جنات مى‏گوید: از شدت گرما در پیشانى و دست‏هایمان به پیامبر شکاتى کردیم، ولى حضرت به شکایت ما توجهى نکرد. اگر سجده بر غیر زمین جایز بود، آن‏ها بر آن سجده مى‏کردند. از این‏جا معلوم مى‏شود که سجده بر زمین، وظیفه آن‏ها در سجده بوده است. همان‏گونه که ملاحظه شد، از روایات اهل‏سنّت به دست مى‏آید که اصل اولى در سجده، اتصال پیشانى بر زمین و چیزهایى است که از آن مى‏روید و سجده بر غیر آن‏ها، در شرایط اضطرارى جایز شمرده مى‏شود. معمولاً عذر گرما یا سرما در روایات مطرح شده بود و طبیعى است که طبق قاعده «الضرورات تتقدّر بقدرها» باید فقط در هنگام ضرورت بر غیر زمین و گیاه سجده کرد، ولى در شرایط عادى، تنها سجده بر زمین و گیاه مجزى در نماز است. روایاتى هم که گاه به طور مطلق سجده بر لباس و امثال آن را جایز مى‏دانستند، به واسطه روایات دیگر مقید مى‏شوند و فقیه مى‏بایست در دادن فتوا، روایات مطلق و مقید را با یکدیگر در نظر بگیرد؛ زیرا گاهى متکلم کلامى را به صورت مطلق بیان مى‏کند، در حالى که مراد واقعى او، مقید بوده و به واسطه کلمات دیگرى، مقصود خود را که مقید است، بیان کرده باشد.   5. مهر گذاشتن گاهى از شیعیان سؤال مى‏شود که چرا شما همیشه مهر و گل خشکیده‏اى را در قالب‏هاى مختلف با خود دارید و در نماز از آن‏ها استفاده نمایید. آیا این‏گونه اعمال، شبیه اعمال بت‏پرستان نیست؟ همان‏گونه که گذشت، شیعه سجده بر سه چیز را جایز مى‏داند: زمین، گیاه و کاغذ، ولى سجده بر زمین با فضیلت‏تر است. شیعه براى این‏که مطمئن شود آن زمین محل سجده، پاکیزه است، مقدارى خاک پاکیزه را به صورت قالب‏هاى متعددى درمى‏آورد و از سوى دیگر، این کار موجب سهولت کار مى‏شود؛ زیرا نماز خواندن در خانه‏هاى مفروش، یا نماز خواندن در کشتى و هواپیما، بدون مهر مشکل است. پس مهر گذاشتن شیعه، به دلیل محافظت بر شرط سجده و سهولت در آن است. و باید توجه داشت که شیعه براى خداوند بر مهر سجده مى‏کند نه اینکه براى مهر سجده مى‏نماید، در حالى که بت‏پرستان، براى بتان سجده مى‏کردند و از آنها استمداد مى‏کردند. البته در حرم ائمه اطهار علیه‏السلام و یا در مساجدى که کف آن‏ها سنگ‏فرش است، نیازى به گذاشتن مهر نیست و سجده بر همان سنگ کفایت مى‏کند. نکته حائز اهمیت آن که در صدر اسلام مهر گذاشتن سابقه داشته است. نقل شده که فقیه تابعى به نام مسروق بن اجدع در سفرهایش گل خشکیده‏اى را از مدینه به همراه خود داشت و بر آن سجده مى‏نمود. او اهل کوفه بوده و از ابوبکر، عمر، عثمان‏و حضرت على و عبداللّه‏ بن مسعود روایت نقل نموده است.[37] و همچنین على بن عبداللّه‏ بن عباس به رزین نامه‏اى نوشت که لوحى از سنگ‏هاى کوه مروه براى او بفرستد تا بر آن سجده نماید.[38]   6. مهر کربلا سجده بر هر خاکى در نماز جایز است، ولى سجده بر خاک کربلا، ثواب و فضیلت فراوانى دارد؛ البته سجده بر آن واجب نیست. فلسفه سجده بر خاک کربلا آن است که هر روز شیعه به یاد مظلومیت امام حسین علیه‏السلام و یارانش افتاده و اهداف او را به یاد آورند. اهداف امام حسین علیه‏السلام در یک کلمه، احیاى سنّت پیامبر و امر به معروف و نهى از منکر بود. پس خود خاک کربلا خصوصیتى ندارد، ولى از آن جهت که این خاک، یادآور اهداف قیام امام حسین علیه‏السلاماست، ارزش پیدا مى‏کند. روایاتى در خصوص سجده بر تربت کربلا رسیده که به یکى از آنها اشاره مى‏کنیم: قال الصادق علیه‏السلام السجود على طین قبر الحسین علیه‏السلام، ینّور الى الارضین السبعه و من کانت معه سجة من طین قبر الحسین علیه‏السلام کتب مسبّحاً و ان لم یسبح بها؛[39] سجده بر گل قبر حسین علیه‏السلام، تا هفت زمین را نورانى مى‏کند و هر کس تسبیحى از گل قبر حسین علیه‏السلام داشته باشد، تسبیح‏گو نوشته مى‏شود، گر چه تسبیح نگوید. خلاصه 1. شیعه معتقد است سجده، فقط بر زمین یا آن‏چه از زمین مى‏روید و در عرف مردم استفاده پوشاکى یا خوراکى نداشته باشد، جایز است. 2. حنفى‏ها، سجده بر غیر زمین را جایز مى‏دانند و مذهب شافعى، سجده بر امورى که متصل به نمازگزار است، مانند آستین، دست و دور عمامه را جایز نمى‏داند. مالک بن انس، در هنگام گرما و سرما سجده بر لباس را جایز دانسته، ولى سجده بر دور عمامه را مکروه مى‏داند. 3. حنبلى‏ها راجع به این موضوع بر دو عقیده‏اند: یکى، رسیدن پیشانى به زمین را لازم مى‏داند و دیگرى برعکس، این رساندن را لازم نمى‏داند. 4. دلایل شیعه، وجود روایات، اجماع منقول و محصل و سیره اصحابى چون حضرت على علیه‏السلام، ابوبکر، عمر و ابن عباس و... است. اهل‏سنّت نیز به روایاتى استناد مى‏کنند که ناظر به موارد اضطرار است. 5. چون سجده از اجزاى عبادت است و عبادات هم توقیفى هستند، دلیلى بر صحت موارد مشکوک نداریم. 6. در تحلیل و جمع‏بندى روایات اهل‏سنّت، بدین نتیجه مى‏رسیم که: الف) اصل اولى در سجده، اتصال پیشانى به زمین و چیزهایى است که از آن مى‏روید؛ مگر در حال اضطرار یا در هنگام گرما و سرما که طبق قاعده «الضروریات تقدر بقدرها» فقط در آن هنگام، بر غیر زمین و گیاه مى‏توان سجده کرد. ب) روایاتى که به نحو مطلق سجده بر لباس و امثال آن را جایز مى‏داند، به واسطه روایات دیگر مقید مى‏شود. 7. شیعیان براى اطمینان از پاکى محل سجده و نیز برترى سجده بر زمین، مقدارى خاک (مهر) همراه خود دارند.     پرسش‏ها 1. حنفى‏ها و شافعى‏ها، درباره کیفیت سجده چه نظرى دارند؟ 2. فتواى حنبلى‏ها و مالک بن‏انس درباره کیفیت سجده چیست؟ 3. دلایل شیعه مبنى بر جواز سجده به کیفیت خاص را به طور مختصر توضیح  دهید. 4. در صورت شک در مواردى که نمى‏دانیم سجده صحیح است یا خیر، چه باید کرد؟ 5. تحلیل و جمع‏بندى روایات اهل‏سنّت در زمینه کیفیت سجده را بیان کنید. 6. آیا استفاده از مهر و سجده بر آن، شبیه اعمال بت‏پرستان نیست؟ توضیح  دهید. [1]. فصلت: 37. [2]. رعد: 15. [3]. الانتصار، ص 38. [4]. جامع المقاصد، ج 2، ص 159. [5]. تذکرة الفقها، ج 2، ص 435. [6]. الهدایه، ج 1، ص 50. [7]. المجموع شرح المهذّب، ج 3، ص 435. [8]. المدونة الکبرى، ج 2، ص 75. [9]. همان، ص 74. [10]. الانصاف، ج 2، ص 68. [11]. حج: 77. [12]. وسائل الشیعه، ج 3، باب 1 از ابواب ما یسجد علیه، ص 591، ح 1. [13]. وسائل الشیعه، ج 3، از ابواب ما یسجد علیه، ص 594، ح 1؛ فروع کافى، ج 3، باب 27 ما یسجد علیه و ما یکره، ص 332، ح 2. [14]. فروع کافى، ج 3، باب 27 ما یسجد علیه و ما یکره، ص 332، ح 1. [15]. وسائل الشیعه، ج 3، باب 7 از ابواب ما یسجد علیه، ص 60، ح 1. [16]. همان، ح 3، ص 601. [17]. جواهرالکلام، ج 8، ص 439. [18]. همان، ص 411. [19]. کنزالعمال، ج 8، ص 131. [20]. همان، ص 127. [21]. همان. [22]. همان، ج 7، ص 464. [23]. مجمع الزوائد، ج 2، ص 57. [24]. السنن الکبرى، ج 2، ص 105. [25]. همان. [26]. نیل الاوطار، ج 2، ص 257. [27]. کنزالعمال، ج 7، ص 254. [28]. همان، ص 260. [29]. مجمع الزوائد، ج 2، ص 57. [30]. کنزالعمال، ج 7، ص 49. [31]. کنزالعمال، ج 8، ص 130. الکور مص جمع اکوار: الدور من العمامة (المنجد، ج 2، ص 702). [32]. لسان العرب، ج 4، ص 213. [33]. سنن ابى داود، ج 1، ص 155. [34]. مجمع الزواید،ج 2، ص 57. [35]. مسند احمد، ج 3، ص 327. [36]. سنن بیهقى، ج 2، ص 105. [37]. الاعتصام بالکتاب و السنة، ص 86. [38]. اخبار مکه، ازرقى، ج 3، ص 151. [39]. وسائل الشیعه، ج 3، باب 16 از ابواب ما یسجد علیه، صص 607 و 608.
  • ۹۰/۰۸/۲۵
  • دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی