وب سایت تخصصی حقوق

پیوندها
  • ۰
  • ۰
1. واژه‏هایى چون «علم الخلاف»، «فقه مقارن»، «فقه تطبیقى» و «علم الجدل» را براى معرفى این علم به کار مى‏برند. 2. یکى از جامع‏ترین تعاریف اصطلاحى فقه مقارن، عبارت است از: نوع ویژه‏اى از بررسى‏هاى فقهى که مراد از آن، علم به احکام شرعى در ابواب مختلف است، از جهت شناخت نظرات ائمه و فقها و مذاهب مورد اتفاق و اختلاف آنان، همراه با بیان دلایل و قواعد اصولى و جهت‏هاى نظرات آنها، که منشأ اختلاف شده است؛ البته با بیان ادله و مقایسه آنها و انتخاب قولى که به حق نزدیک‏تر است. 3. چیستى «موضوع فقه مقارن»، بستگى به تعریفى دارد که از موضوع مى‏کنیم. اگر آن‏چه آخوند خراسانى در کفایه فرموده بپذیریم، موضوع فقه مقارن، یا «آراى مجتهدان در مسایل فقهى» است و یا «آراى مجتهدان در مسایل فقهى از جهت مقایسه و ترجیح یکى بر دیگرى». 4. در فقه مقارن، آراى مجتهدان مذاهب مختلف جمع‏آورى و مقایسه مى‏شود، ولى در فقه مذهبى، دیدگاه‏هاى مجتهدان یک مذهب به‏خصوص گردآورى شده و مورد بررسى قرار مى‏گیرد. 5. برخى از فواید فقه مقارن عبارت است از: الف) تقریب و نزدیک کردن دیدگاه‏هاى فقه و دین اسلام با دیگر قوانین موضوعه در مسایل فقهى و کم کردن عوامل موجب اختلاف، که مهم‏ترینِ آن‏ها جعل علما به مذاهب دیگر است؛ ب) شناخت نواحى اتفاق و اختلاف میان فقها، و نیز شناخت سرچشمه اختلاف آنها؛ ج) تأثیر مقارنه و مقایسه در پیدایش ملکه فقاهت. 6. یافتن اسباب و علل اختلاف فقها در فتاوا و دیدگاه‏هاى فقهى، سابقه دیرینه‏اى دارد. نخستین کسى که در خصوص اسباب اختلاف فقهى فقها کتاب نوشت، ابو محمد عبداللّه‏ بن محمد بن السید البطلمیوسى بود. 7. تطور فقه مقارن در اهل‏سنّت را مى‏توان در سه مرحله بیان کرد: مرحله اول: در ابتداى پیدایش، به عنوان دفاع از مذهب یا مدرسه و مکتب خاصى که فقیه بدان وابسته بود، پدیدار گشت و در آن روزگار، شامل تمامى ابواب فقهى نمى‏شد. مرحله دوم: تمامى ابواب فقه را فرا گرفته و دیگر حالت دفاعى نداشت، بلکه منهج و شیوه آنها، گردآورى اقوال و دیدگاه‏ها، بدون جهت‏گیرى و ترجیح یک قول بود. مرحله سوم: عمدتاً به ارایه دیدگاه‏هاى یک مکتب اکتفا شد و تنها در برخى موارد، به دلیل ضرورت به اقوال مذاهب دیگر استناد مى‏شد و در قرن نهم هجرى، فقها بیشتر به موارد اختلافى میان علماى یک مذهب مى‏پرداختند. 8. تطور فقه مقارن در شیعه را در پنج مرحله مى‏توان بیان کرد: مرحله اول: دیدگاه‏هاى تطبیقى و توجه به افکار مختلف در یک مسأله، یکى از توصیه‏هاى مهم اهل‏بیت علیهم‏السلام به شمار رفته و در زمینه فقه مقارن، احادیثى به صورت تطبیقى نقل شده است. مرحله دوم: براى نخستین‏بار، فقه مقارن تحت عنوان الاعلام به دست شیخ مفید نگارش یافت و سپس سید مرتضى با نوشتن الانتصار فقه مقارن را گسترش داده و شیخ طوسى با الخلاف آن را تکامل بخشید. مرحله سوم: اوج فقه مقارن در شیعه، با نوشتن تذکرة الفقها توسط علامه حلى شروع شد که افزون بر تبیین دیدگاه‏هاى مذاهب و نقد و ترجیح مذهب شیعه، به فروع و احکام جزئى‏تر نیز اشاره کرد. شهید اول نیز در القواعد و الفوائد قواعد فقهى و اصولى و ادبى را به شیوه‏اى مقارن بحث نمود. مرحله چهارم: مرحله رکود فقه مقارن مى‏باشد. دست‏کم سه عامل را مى‏توان علت این رکود دانست: 1. تحت الشعاع قرار گرفتن فقه خالص شیعى و محور شدن مباحث تطبیقى؛ 2. ورود عناصر و مباحثى از مذاهب دیگر به مذهب شیعى؛ 3. حملات شدید اخبارى‏ها به شیوه و روش اصولیان شیعه. مرحله پنجم: در دور معاصر، آیت اللّه‏ بروجردى، فقه مقارن را وارد مرحله‏اى جدید کرد. ایشان معتقد بود براى دریافت صحیح روایات اهل‏بیت علیهم‏السلام، باید به فقه و روایات اهل‏سنّت توجه کافى داشت؛ زیرا فقه شیعه، ناظر به فقه اهل‏سنّت است. 9. برخى از اصول کلى که براى محقق این علم لازم است عبارت‏اند از: 1. بى‏طرفى علمى؛ 2. شناخت منابع و دیدگاه‏هاى معتبر در مذهب؛ 3. آشنایى با مبانى و مقدمات فقه مقارن؛ 4. شناخت اصطلاحات و مفاهیم رایج در هر مذهب. 10. از کتاب‏هایى که در مذهب شیعه درباره فقه مقارن نوشته شده، مى‏توان به الخلاف شیخ طوسى، تذکرة الفقها علامه حلى، و الاعتصام بالکتاب و السنة آیت اللّه‏ سبحانى اشاره کرد. 11. کتاب‏هاى... اختلاف الفقهاء طبرى، الخلافیات بیهقى، الذخیره قرافى و حلیة العلماء شاشى از جمله کتاب‏هاى اهل‏سنّت در این زمینه به شمار مى‏آید.
  • ۸۸/۰۳/۱۸
  • دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی