جعاله در لغت به معنای مزدی است که در برابر انجام کاری قرار داده میشود. و در اصطلاح فقها ء صیغهای است که ثمره آن به دست آوردن منفعتی است در برابر عوض، و شرط نیست کارمزد معلوم باشد.[1] تعریف فقهی دیگر جعاله ملتزم شدن جاعل به دادن عوض است در قبال عملی که حلال و مقصود عقلاء است.[2]
جعاله پیش از اسلام در ادیان قبلی نیز وجود داشته است. همانطور که در سوره یوسف آیه 72 «ولمن جاء به حمل بعیر وأنا به زعیم» «هر کس پیمانه گم شده را بیاورد. یک بار شتر به او پاداش داده میشود و من ضامن این پاداشم» به آن اشاره شده است.[3]
جعاله یک نوع عقد است. و جاعل با خواندن صیغهای خود را ملزم میکند به این که هر کس فلان کار را برای او انجام دهد مستحق مزد و عوض است. مثلا زید حیوانش گم شده، میگوید هر کس حیوان گمشده مرا پیدا کند مبلغ صد تومان به او میدهم . جعاله از سه رکن تشکیل میشود.
1- جاعل: کسی که درخواست انجام کار میکند.
2- عامل: کسی که کار درخواستی را انجام میدهد.
3- جُعل یا (جعیله): یا همان عوض و مزد.
در جاعل شرط است که بالغ و عاقل باشد و حاکم شرع او را از تصرف در اموالش منع نکرده باشد ولی در عامل شروط ذکر شده شرط نیست.
شرایط عمل مورد جعاله:
کارهایی مورد جعاله قرار میگیرند که شرایط زیر را داشته باشند.
1. کار مورد جعاله حلال و مشروع باشد جعاله بر انجام کارهای حرام مثل زنا باطل است.
2. کار غرض و منفعت قابل توجه عقلایی داشته باشد، بنا بر این جعاله بر انجام کارهای عبث و بیهوده مثل کشیدن تمام آب چاه یا رفتن به جاهای خطرناک و تاریک صحیح نیست.
3. عمل مورد جعاله از کارهای واجب بر جاعل نباشد مثلا جاعل بگوید هر کس نماز ظهر و عصر مرا بخواند صد تومان به او میدهم که در این صورت جعاله باطل است.[4]