وب سایت تخصصی حقوق

پیوندها
  • ۰
  • ۰
معمولاً خواستگاری به دو صورت امکان پذیر است : 1. خواستگاری صریح: در این خواستگاری، مرد یا خانواده او ازکلماتی استفاده می کنند که مستقیماً و صریحاً و بدون کنایه از زن تقاضای ازدواج می نمایند و هیچ گونه کلام مبهمی به کار نمی برند. مثلاً، مرد به زن می گوید : من می خواهم با شما ازدواج کنم، و فقط معنای ازدواج از این نوع خواستگاری دریافت می شود. 2. خواستگاری به تعریض یا کنایه : در این خواستگاری مرد و خانواده اش از کلماتی که غیر مستقیم و کنایه واراست مقصود خود را ابراز می دارند. مثلاً، مرد به زن می گوید : من به تو علاقه مندم. خواستگاری در قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم مشروع قلمداد شده است. در این خصوص، خداوند متعال می فرماید : «و لا جناح علیکم فما عرّضتم به من خِطبه النساء أو أکننتم فی 69انفسکم علم الله أنّکم ستذکرونهن و لکن لا تواعدوهن سِرّاً الا ان تقولوا قولا معروفا و لا تعزموا عقده النکاح حتی یبلغ الکتاب اجله» (بقره : 235) : باکی نیست بر شما که به خواستگاری آن زنان برآیید یا نیت ازدواج را در دل [بدون هیچ اظهار] داشته باشید. تنها خدا داند که از این پس از دل به زبان چه خواهید آورد و لیکن با آنها در پنهانی قرار و پیمانی نگذارید، مگر آنکه سخنی به میزان شرع گویید، ولی عزم عقد و ازدواج نکنید تا زمانی که مدت عده آنها سپری شود. شرط خواستگاریلازمه خواستگاری مشروع و قانونی، خواستگاری از دختر یا زنی است که ازدواج با او مشروع و قانونی باشد. بنابراین، خواستگاری هنگامی صحیح است که ازدواج با آن زن حرام نباشد. در صورتی که ازدواج با زنی حرام باشد، خواستگاری از او نیز حرام و ممنوع است، خواه حرمت دائمی باشد؛ مانند حرمت ازدواج با عمه و خاله، یا حرمت موقت؛ مانند حرمت ازدواج با خواهر زن پیش ازآنکه نکاح خواهر قبلی منحل شده باشد. از مفهوم آیه «و لا جناح علیکم فیما عرّضتم به من خِطبه النساء»(بقره : 235) حرمت تصریح به خواستگاری در عده وفات، از زنانی که شوهر آنها وفات یافته، استفاده می شود. پس به طریق اولی، خواستگاری از زنی که شوهردارد و همچنین از زنانی که در عده طلاق رجعی به سر می برند، حرام است؛ زیرا مطلقه رجعیه در زمان عده در حکم زوجه است و هنوز علقه زوجیت به طور کامل از بین نرفته است و بدین سبب است که زوجین در ایام عده از همدیگر ارث می برند و بر مرد واجب است مسکن و نفقه زن را تضمین و تأمین کند، و شوهر سابق حق رجوع به همسر مطلقه خود را دارد. در قرآن کریم هم خداوند متعال می فرماید : «و بعولتهن احقّ بردّهن فی ذلک»(بقره :228) 70خواستگاری از نامزد دیگریدر مذاهب اهل سنت به استناد برخی روایات نبوی، خواستگاری از زنی که قبلاً توسط مرد دیگر خواستگاری شده و آن زن موافقت خود را اعلام کرده است حرام و ممنوع اعلام شده است. مثلاً، در روایتی از قول پیامبر اکرم نقل شده است : مؤمن، برادر مؤمن است و حلال نیست که در معامله برادر مؤمنش وارد شود و همچنین حلال نیست از زنی که برادر دینی او خواستگاری نموده، خواستگاری نماید، مگر اینکه او به هم بزند. همچنین از رسول خدا نقل شده که فرمودند : هیچ یک از شما زنی را که مرد دیگری از او خواستگاری کرده خواستگاری ننمایید تا اینکه او ازدواج کند یا منصرف گردد(بخاری، 1401، باب 45 / مالک بن أنس، 1422 ق، ج2، ص 532/ زحیلی، 1418 ق، ج9، ص 6500/ طحطاوی، 1423 ق، ص 178/ ابن قدامه، 1403 ق، ج6، ص 607 / ابوزهره، 1936 م، ص 30 / صابونی، 1979 م، ص 47) در مذهب امامیه دراین خصوص اختلاف نظر وجود دارد. جمعی از فقها از جمله شیخ طوسی و شهید اول، خواستگاری از زنی که قبلاً مرد مسلمانی از او خواستگاری کرده و مورد موافقت قرار گرفته است، حرام و ممنوع دانسته اند؛ به این دلیل که هم روایاتی در حرمت این نوع خواستگاری وجود دارند و هم اینکه چنین خواستگاری موجب آزار و اذیت و باعث دشمنی می شود. اما عده ای دیگر، از قبیل شهید ثانی و محقق حلی، چنین خواستگاری را مکروه دانسته و در تحلیل نظر خود آورده اند: اصل، برعدم حرمت است، به علاوه اینکه وعده ازدواج فی نفسه علقه ای بین زن و مرد ایجاد نمی کند، از این رو، همان طور که طرفین حق بر هم زدن نامزدی را دارند، خواستگاری دیگران نیز بلامانع است. مضافاً این که هر چند روایات این باب ظهور در حرمت دارند، ولی سند روایات مذکور ضعیف است.(فخر المحققین، 1389 ق، ج3، ص 10/ حلی، 1404 ق، ج2، ص 569/ همو، 1407 ق، ج2، ص 47/ عاملی، 1406 ق، ج5، 71ص241 و 242/ طباطبائی، 1409 ق، ج2، ص 343) در مجموع، به نظر می رسد ادله گروه دوم قوی تر باشد؛ زیرا همان گونه که اشاره شد، خواستگاری صرفاً وعده ازدواج است و اصل بر اباحه است و جواز خواستگاری با آزادی اراده طرفین بیشتر سازگار است و مادامی که عقد نکاح بین طرفین منعقد نشده است، طرفین در انتخاب همسر آزاد می باشند. در مورد خواستگاری از زنی که قبلاً مرد دیگر از او خواستگاری کرده ولی هنوز آن زن یا ولی او جوابی نداده اند، بیشتر فقها نظر به جواز داده اند(عاملی، 1406، ج5، ص 242)؛ زیرا اصل، بر حلیت و عدم تحریم است و احادیثی که دلالت بر منع دارند، به لحاظ ضعف سندی، توانایی بر هم زدن اصل جواز را ندارند. مضافاً اینکه صرف پذیرش خواستگار و وعده ازدواج هیچ گونه علقه ای بین زن و مرد ایجاد نمی کند. همچنین در فقه امامیه به استناد فعل پیامبر که فاطمه بنت قیس را برای اسامه بن زید خواستگاری نمود، با وجود آنکه پیش از آن معاویه و ابوجهل از او خواستگاری کرده بودند، اما آن زن موافقت خود را اعلام نکرده بود، این حالت از خواستگاری را جایز دانسته اند.(حلی، 1404 ق، ج2، ص 570) مطابق مذهب مالکیه نیز چنین خواستگاری شرعا جایز شمرده شده است.(مالک بن أنس، 1422 ق، ج2، ص 523) حکم عقد خواستگار دومدر فرضی که ذکر شد(حرمت خواستگاری دوم از زنی که فرد دیگری از او قبلاً خواستگاری کرده است)، حال اگر شخصی از چنین زنی خواستگاری کند و بعد از موافقت آن زن، او را به عقد خود در آورد، آیا عقد صحیح است یا باطل ؟ فقهای امامیه به اتفاق چنین عقدی را صحیح دانسته، هر چند مرتکب را مستوجب عقاب می دانند.(عاملی، 1406 ق، ج5، ص 243) 72در دلیل صحت چنین عقدی گفته می شود: اولا، آیات و روایاتی که در باب توصیه به نکاح وارد شده است اطلاق دارد و مقید به موردی نیست که خواستگار دوم نباشد. ثانیاً، اینکه گفته می شود چنین خواستگاری حرام است، این حکم تکلیفی است، ولی صحت یا بطلان، حکم وضعی است؛ چنین نیست که هر تکلیفی حرام؛ نتیجه و اثر وضعی آن بطلان باشد، بلکه همان گونه که در اصول فقه بیان شده است، موارد نهی در غیر عبادات و معاملات فی نفسه دلالت بر بطلان نمی کند. مذاهب شافعی، حنبلی و حنفی هم با نظر امامیه موافق هستند که چنین عقدی صحیح است. لیکن از مذهب مالکی سه قول نقل شده که در یک قول، عقد نکاح را در چنین وضعیتی باطل دانسته اند. (ابن قدامه، 1403، ج7، ص 520/ حلی، 1404 ق، ج2، ص 570) خواستگاری زن از مردهمان گونه که بیان گردید، معمولاً خواستگاری از جانب مرد صورت می گیرد (محقق داماد، 1368، ص 25 / مطهری، 1378، ص 38) ولیکن این بدان معنی نیست که خواستگاری کردن زن از مرد حرام و ممنوع باشد، بلکه مطابق اصل اباحه، باید قایل به جواز رستگاری، زن از مرد شد. به علاوه اینکه از اصول و قواعد شرعی استفاده می شود که در عقد ازدواج اصلی ترین مرجع تصمیم گیرنده زن و شوهر هستند و این مطلب به رغم محدودیت هایی که برای زنان وجود دارد، جالب توجه است که آیه 230 سوره «بقره» نکاح را به زن نسبت می دهد و تحقق آن را به اراده او می داند و این زن است که با جواب مثبت خود به درخواست مرد، نکاح را متحقق می گرداند. در سیره نبوی هم در تاریخ اسلام نقل شده است که درخصوص 73ازدواج حضرت خدیجه با رسول اکرم درخواست از جانب خدیجه آغاز گردید.(سبحانی، 1418 ق، ص 130) در سایر مذاهب اسلامی نیز خواستگاری زن از مرد جایز شمرده شده است. درمذهب مالکیه، همچنان که جایزاست زن از مرد خواستگاری کند، به زن اجازه داده شده است که از میان خواستگاران متعدد خود، یکی را انتخاب نماید و به آن کس که دوست دارد ابراز علاقه کند. در این خصوص، به قضیه زنی اشاره کرده اند که به رسول خدا گفته بود: من تمایل به ازدواج دارم، و آنگاه پیامبر به مسجد رفت و اعلام نمود: این زن از من طلب خواستگاری نموده است، کدام یک از شما حاضرید با او ازدواج نمایید؟ آنگاه مردی اعلام نمود: من حاضرم، لیکن چیزی به عنوان مهریه ندارم. پیامبر اکرم فرمود: آیا از قرآن و معانی چیزی آگاه هستی ؟ گفت : آری. پیامبراکرم فرمود : تعلیم قرآن را مهریه این زن قرار بده.(مسلم، 1407 ق، ص 569) در صحیح مسلم در توضیح این حدیث آمده است : دراین روایت روشن است که آن زن از مردی نامعین از پیامبر طلب خواستگاری کرد و در امر خواستگاری معادله متعارف را بر هم زد؛ زیرا خواستگاری معمولاً و عرفاً از ناحیه مرد صورت می گیرد. لیکن خواستگاری زن از مرد هم از موارد ممنوع نیست؛ زیرا اگر این کار ممنوع بود، پیامبر اکرم این زن را سرزنش می نمود و برای او خواستگاری نمی کرد. در مذاهب شافعی، حنبلی و حنفی نیز خواستگاری زن از مرد جایز شمرده شده است، هر چند در مذهب شافعی خواستگاری زن ازمرد را خلاف حیا و نوعی خفت و سبکی اخلاقی برای زن دانسته اند.(کاشانی، 1377 ق، ج3، ص 204 / بجیرمی، 1415 ق، ج2، ص 180/ باجوری، 1369 ق، ج2، ص 180) 74قرآن کریم ازوقوع چنین امری در گذشته و دوران پیش ازاسلام خبر می دهد : داستان حضرت موسی زمانی که وارد شهر مدین شد و به کمک دختران حضرت شعیب شتافت. یکی از دختران شعیب در عین حجب و حیا، و با وقار و کمال عفت نزد پدرش رفت و تقاضای ازدواج با حضرت موسی را مطرح کرد و پدر را در خواستگاری از مرد مورد پسند خود واسطه قرار داد و چنین گفت : «ای پدر، این مرد را به خدمت خود اجیرکن؛ زیرا بهترین فردی که باید به خدمت برگزیده شود کسی است که امین و توانا باشد»، و حضرت شعیب این امر را پذیرفت و به حضرت موسی گفت : «إنی ارید ان انکحک احدی ابنتی هاتین علیان تأجرنی ثمانی حجج فإن اتممت عشرا فمن عندک» (قصص : 27)؛ من قصد دارم یکی از دو دختر خود را به نکاح تو درآورم با این مهریه که مدت هشت سال اجیر من باشی و اگر خواستی ده سال تمام باشد به میل و اختیار تو. موانع خواستگاریبا توجه به اینکه گفته شد خواستگاری باید از دختر یا زنی صورت گیرد که ازدواج با او مشروع و قانونی باشد، در ماده 1034 قانون مدنی مقرر شده است : «از هر زنی که خالی از موانع نکاح باشد می توان خواستگاری کرد.» مفهوم مخالف این ماده این است که از زنان دارای موانع نکاح، مانند زنان محارم و زنان شوهر دار نمی توان خواستگاری کرد. این ماده مشتمل بر دو مطلب است : 1. جواز خواستگاری از زنان خالی از مانع؛ 2. عدم جواز خواستگاری از زنان دارای مانع. (محقق داماد، 1380، ص27) علامه حلی در تذکره الفقها متعرض شقوق مسئله شده اند که خلاصه کلام ایشان برای روشن شدن منطوق و مفهوم ماده نقل می شود: 751.خواستگاری از زنی که خالی از نکاح وعده است، تصریحاً و تعریضاً جایز است. 2. خواستگار از زن شوهر دار تصریحاً و تعریضاً حرام و ممنوع است. 3. خواستگاری از زنی که مطلقه است و در ایام عده به سر می برد از جانب غیر شوهر تصریحاً و تعریضاً حرام و ممنوع است. 4. خواستگاری از زنی که در عده سه طلاقه است، از سوی زوج به صورت تعریض و کنایه جایز است، ولی زوج و سایرین حق خواستگاری از این زن را به صورت تصریح ندارند. 5. خواستگاری از زنی که در عده وفات است به صورت تعریض جایز، ولی به صورت تصریح ممنوع است. 6. خواستگاری از زنی که در ایام عده طلاق بائن به سر می برد(مثل طلاق خلع)، یا زنی که ازدواج او با همسرش فسخ گردیده، توسط زوج به تصریح و تعریض جایز، ولی توسط دیگران فقط به تعریض جایز است. 7. خواستگاری از زنی که به علت لعان یا علل دیگر درایام عده نه طلاقه به سر می برد، تصریحاً یا تعریضاً از سوی زوج حرام است.(حلی، 1404 ق، ج2، ص 572) خواستگاری از زن شوهردار و مطلقه رجعیهجمهور فقهای مذاهب اسلامی، خواستگاری از همسر دیگری را حرام و ممنوع می دانند؛ زیرا آبرو و ناموس مسلمان همچون جان و مال وی محترم است.(نجفی، 1401ق، ج30، ص 119 / زحیلی، 1418 ق، ج9، ص 6498) بدین روی هیچ دیندار و بلکه خردمندی چنین اقدام و تعریض ناروایی را به ناموس خویش تحمل نمی کند. البته روا دانستن چنین عمل ناپسندی از لحاظ اجتماعی هم مفاسد زیادی را به دنبال دارد. در فقه اسلامی معروف است که زن مطلقه 76رجعیه در زمان عده در حکم زوجه می باشد؛ از این رو، شرع اسلام دوران عده رجعی را به گونه ای قرار داده تا امکان بازگشت شوهر و استمرار زندگی زناشویی سابق بدون نیازبه عقد جدید فراهم باشد. بر این اساس، فقها همانند صورت قبل بر حرمت خواستگاری مرد اجنبی از چنین زنی اتفاق نظر دارند.(نجفی، 1401 ق، ج30، ص 119/ حلی، 1404 ق، ج2، ص 570) البته بازگشت شوهر در زمان عده و شروع زندگی مشترک به معنای رجوع زوج است نه به معنای خواستگاری شوهر. در سایر مذاهب اسلامی خواستگاری کردن از زن صاحب عده طلاق رجعیه و بائن بر غیر شوهر حرام دانسته شده است، چه به تصریح و چه به صورت تعریض. فقهای مذهب شافعیه معتقدند که صاحب عده طلاق رجعیه در حکم زوجه می باشد. بنا برنظر فقهای مذهب حنفی، خواستگاری از چنین زنی به تعریض و تصریح حرام است؛ اما رأی دیگری نیز در این زمینه دارند که تعریض خواستگاری از چنین زنی را جایز می دانند، ولی قول راجح و همان قول اول، حرمت است. نظر فقهای مذهب حنبلی موافق با فقهای مذهب شافعیه و حنفیه است، اما فقهای مذهب مالکی معتقدند : خواستگاری کردن از زنی در طلاق رجعیه است به صورت تعریض برای غیر شوهر جایز است. (حصری، 1406 ق، ص 35) خواستگاری از زنی که در عده طلاق بائن استدر طلاق سوم زوجه، زن به طور موقت بر شوهر قبلی خود حرام می گردد و عقد نکاح بین آنها حرام است جز با انتخاب محلل؛ یعنی زن به تزویج مرد دیگری در آید و سپس طلاق بگیرد‌، آنها با شوهر قبلی خود تزویج کند. خواستگاری از چنین زنی در دوران عده به صورت تصریح از سوی هر مردی (چه شوهر سابق و چه مردان دیگر) منع گردیده و صرفاً 77خواستگاری به طور تعریض مجاز دانسته شده است. دلیل این منع، برگرفته از آیه 235 سوره «بقره» می باشد. البته مفهوم و منطوق آیه، پیرامون عده وفات است، ولی فقهای اسلام آن را ازاین خصوصیت خارج کرده اند.(نجفی، 1401 ق، ج30، ص 120) اما در اینکه چرا خواستگاری به تعریض از زن مطلقه ثلاثه برای شوهر و غیر شوهر جایز است، محقق حلی پاسخ داده است: زیرا آن زن که شوهر او را سه طلاقه کرده است بر شوهر حرام ابدی نمی شود، بلکه بر آن مرد، حرام موقت است و مادامی که زن سه طاقه با مرد دیگری ازدواج می کند حرمت موقت برای او از بین می رود و شوهر سابقش می تواند دوباره از او خواستگاری نماید، و غیر او نیز می تواند خواستگاری کند.(حلی، 1381 ق، ج1، ص 526) همچنین محقق حلی در علت جواز خواستگاری از صاحب عده طلاق رجعی و عده طلاق بائن به صورت تصریح، گفته است : زیرا در این هنگام زن در حکم زوجه برای شوهرش محسوب می گردد.(حلی، 1381 ق، ج1، ص 526) اگر زنی به صورت طلاق خلع از همسرش جدا شده باشد، عده اش عده طلاق بائن است. در طلاق بائن برای بازگشت به زندگی مشترک قبلی، شوهر باید در انتظار تمام شدن عده باشد تا دوباره عقد نکاح را جاری سازد. از این رو، در زمان عده، شوهر سابق می تواند به صراحت یا با کنایه از زوجه مطلق خواستگاری کند. اما مرد بیگانه دراین دوران نمی تواند به صورت تصریح ازوی خواستگاری نماید، هر چند می تواند به صورت تعریض و کنایه از وی خواستگاری کند.(نجفی، 1401 ق، ج30، ص20) فقهای مذاهب مالکی، شافعی و حنبلی معتقدند : خواستگاری شوهر از همسرش که در عده طلاق بائن به سر می برد به صورت تصریح جایز است، اما برای غیر شوهر به صورت کنایه و تعریض جایزاست.(حصری، 1406 ق، ج1، ص 40)
  • ۹۰/۱۲/۰۳
  • دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی