ب. روایات تقریریه:
روایت اوّل: بخاری و مسلم در صحیح از مسروق از عایشه به اسناد و الفاظ مختلف نقل کرده اند: و اللّه پیامبر را دیدم که نماز می خواند و من بر سریری میان او و قبله دراز کشیده بودم، پس حاجتی برایم پیش آمد، کراهت داشتم که بنشینم و موجب اذیت پیامبر شوم، پس با تأنّی و تدریجاً از قسمت پایین تخت خارج شدم.145
در بسیاری از کتب فقهیه به این روایت برای عدم بطلان استدلال شده و در مقابل اشکال به این که دراز کشیدن غیر از عبور است، جواب داده اند: وقتی حضور با این که دوام دارد، مبطل نیست، به طریق اولی عبور قطعاً مبطل نیست. به جز استدلال به فعل حضرت یعنی نماز در مقابل زنی که دراز کشیده است، می توان به تقریر حضرت نسبت به عبور عایشه نیز استدلال کرد.عدم انکار پیامبر(ص) بر عایشه برای اثبات عدم قاطعیت عبور زن کافی است. ظاهراً شوکانی به این تقریب توجه داشته که در جواب گفته: شاید پیامبر نمازش را اعاه کرده، ولی کسی آن را نقل نکرده، و یا نماز نافله بوده است.146
لکن هردو احتمال باطل است، عایشه برای رد توهّم این که عبور زن نماز را قطع می کند قسم یاد می کند و این قضیه را نقل می کند. از طرفی قاعده اوّلیه در نماز، اشتراک نافله و فریضه در احکام است، مگر آنچه که بالخصوص فرق گذاشته باشند، گذشته از آن که نماز شب بر پیامبر فرض بوده است. بنابراین استدلال به روایت تمام است.
روایت دوم: اخباری است که عمدتاً از ابن عباس نقل شده است و بعضی را نقل کردیم و دلالت می کند بر عدم انکار حضرت و عدم مبالات ایشان و صحابه نسبت به عبور الاغ و یا دختر بچه و عدم اعاده نماز، بااینکه ستره ای در مقابل ایشان نبوده است.147
ادله قائلین به قطع نماز با عبور انسان یا حیوان
بر مذهب کسانی که قائل به بطلان نماز به سبب عبور انسان یا حیوانی از مقابل نمازگزار شده اند، به روایاتی منسوب به پیامبر(ص) و اقوال بعضی صحابه استدلال شده است:
روایات نبوی:
روایت اوّل: ابن حزم از ابو هریره نقل می کند که پیامبر فرمود:
عبور ... و الاغ و سگ، نماز را قطع می کند و قراردادن تکه چوبی در مقابل، مانع بطلان است.174
روایت دوم: ابن حزم از انس از پیامبر نقل می کند:
سگ و الاغ و ... نماز را قطع می کند.175
روایت سوم: مسلم به سند خود از ابوذر از پیامبر نقل می کند:
اگر در مقابل مرد تکه چوبی نباشد، نماز او را الاغ و سگ سیاه و... قطع می کند. راوی می پرسد: فرق سگ سیاه با سگ سرخ و یا زرد چیست، ابوذر می گوید: همین را از پیامبر پرسیدم، فرمود: سگ سیاه شیطان است.176
روایت چهارم: از حکم بن عمرو غفاری مرفوعاً از پیامبر و موقوفاً برخودش نقل شده است:
نماز را عبور سگ و الاغ و ... قطع می کند.177
روایت پنجم: ابوداود از ابن عباس نقل می کند:
نماز را عبور زن حائض و سگ قطع می کند.178
ابو داود می گوید:
سعید و هشام و همام از قتاده او را موقوف بر ابن عباس و از قول خود او نقل کرده اند.
روایت ششم: ابو داود از عکرمه از ابن عباس نقل می کند و می گوید گمان می کنم که از پیامبر نقل می کرد:
اگر یکی از شما بدون وضع ستره نماز خواند، همانا نماز او را الاغ و خوک و یهودی و مجوسی و ... قطع می کند. اگربه فاصله پرتاب یک سنگ دورتر حرکت کنند، اشکالی ندارد.179
روایت هفتم: ابو داود از سعید بن عبدالعزیز از مولی یزید بن نمران از یزیدبن نمران نقل کرده است:
مردی فلج و زمینگیر را در تبوک دیدم، او گفت: از مقابل پیامبر در نمازشان با الاغی عبور کردم، پس گفت: خدایا، دنباله اورا قطع کن! بعد از آن هرگز نتوانستم راه بروم!180
در روایت دیگری آمده است:
نماز ما را قطع کرد، خدایا، دنباله او را قطع کن!
روایت هشتم: احمد و ابن ماجه از عبداللّه بن مغفل از پیامبر(ص) نقل کرده اند:
نماز را ... و سگ و الاغ قطع می کنند.181
روایت نهم: احمد به سندش از عایشه نقل می کند:
پیامبر فرمود: نماز را قطع نمی کند به جز الاغ و کافر و سگ و ....182
نسبت این قول به عده ای از صحابه
1. ابن حزم از ابن عباس نقل می کند: نماز را سگ والاغ و ... قطع می کند.183
2. از انس بن مالک نقل شده است: نماز را سگ و الاغ و زن قطع می کند.184
3. ابن حزم از ابن عمر نقل کرده: حیوان کوچکی از مقابل او در نماز عبور کرد، پس نمازش را قطع نمود.185
4. از ابو هریره نقل می کند: سگ و الاغ و زن نماز را قطع می کند.186
5. از حکم بن عمرو غفاری نقل می کند که او نماز مردم را در سفری امامت کرد و در مقابل ستره ای نهاد، الاغی از مقابل مأمومین گذشت، پس نماز را برایشان اعاده کرد.187
بررسی نسبت «قطع» به برخی صحابه
گفتیم به برخی صحابه نسبت داده شده که قائل به بطلان نماز به سبب عبور سگ و زن و الاغ شده اند، و آنان عبارتند از: ابن عباس و انس و عبداللّه بن عمر و ابو هریره و حکم بن عمرو غفاری و عایشه. این نسبت به فرض صحت قابل استناد نیست و ارزشی ندارد، چرا که قول برخی صحابه نمی تواند با روایات قوی و مشهور منقول از پیامبر(ص) معارضه کند.
اما باید دانست اصل این نسبت ثابت نیست و قرائن فراوانی برثبوت عکس آن دلالت دارد، زیرا ابن عباس(که به او چنین نسبتی داده شده) از کسانی است که بیش از همه در این موضوع سخن گفته و در معرض سوءال و نقض و ابرام بوده، ولی در هیچ موردی چنین نظری نداشته است، بلکه همیشه برای قول به عدم قطع به آنچه از فعل و تقریر پیامبر و صحابه دیده، استدلال کرده و قائل به قطع را تخطئه کرده است.
با این همه چگونه می توان به نقل یکی دو نفر(که ابن حزم و ابن ماجه از قول آنها چنین نسبتی را نقل کرده اند) اعتماد کرد؟
نسبت مذکور به انس نیز مخدوش است، چرا که او راوی قول پیامبر(ص) در قصه عیاش است که به لحاظ مورد، قابل تخصیص نیست. اگر نسبت این قول به او درست باشد معارض با روایتی است که خود او در این باره از پیامبر نقل کرده است.
انتساب قطع نماز به خاطر عبور حیوان کوچک یا سگ کوچکی به ابن عمر که ابن حزم گفته، نیز وجهی ندارد. ابن ابی شیبه به اسناد خود از او نقل کرده: نماز را هیچ چیز قطع نمی کند اما از خود دفاع کنید.210 مالک211 نیز از او همین را نقل کرده که رسول اللّه(ص) و ابو بکر و عمر گفته اند: نماز مسلمان را هیچ چیز قطع نمی کند اما دفع کنید آن مقدار که می توانید.212 شوکانی می گوید: عراقی گفته است که مطلب صحیح از «ابن عمر» آن چیزی است که مالک در موطّأ از او نقل کرده است. دارقطنی به سند صحیح از او نقل کرده است: نماز مسلمان را هیچ چیز قطع نمی کند.213
کاملاً واضح است که نقل این گونه روایات از این افراد، منافی و معارض نسبتی است که به آنان داده شده است.
نسبت این قول به حکم بن عمرو غفاری نیز بی ارزش است، چرا که در بیان حال روایت مرفوعه او روشن شد که وی درایت صحیحی در این باب نداشته و مرتکب خلاف اجماع شده است و کلام او مرفوعاً یا موقوفاً قابل اعتماد نیست.
کلام منسوب به عایشه هم به خاطر اشتمال بر قاطعیت عبور سنور(گربه) که احدی حتی احتمال آن را نداده، ضعیف است و نمی توان با آن نسبت مذکور را ثابت کرد، بلکه معارض است با آنچه ابن قدامه به او نسبت داده که قاطع فقط سگ سیاه خالص است.214
ضعف این نسبتها وقتی بیشتر آشکار می شود که می بینیم کلام اکثر فقها و اصحاب حدیث خالی از آن است، و در بیان قائل به قطع، به حسن بصری یا حداکثر ابوالاحوص و انس و عکرمه اکتفا کرده اند و گاه فقط در کلام ابن حزم است که برای تحکیم مدعای خود به هر چیزی تمسک می کند.
پی نوشتها :
1. چاپ دارالفکر، ج3، ص247.
2. همان، ج1، ص191.
3. همان، ج2، ص67.
4. همان، ج2، ص103، چاپ داراحیاء التراث العربی.
5. مواهب الجلیل الحطاب الرعینی، چاپ دارالکتب العلمیه، ج2، ص233.
6. نیل الاوطار، شوکانی، ج3، ص2.
7. تمام المنه، محمد ناصر البانی، ص300 و 307.
8. صحیح بخاری، ج1، ص126 ابواب سترة المصلّی، باب سترة الامام سترة من خلفه.
9. سنن بیهقی، ج2، ص277.
10. المصنف، ابن ابی شیبه کوفی، ج 1، ص311، باب من رخّص فی الفضاء أنْ یصلّی بها.
11. جواهر الکلام، ج8، ص 401، چاپ دارالکتب الاسلامیه.
12. الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، شیخ یوسف بحرانی، ج7، ص 238، چاپ جامعه مدرسین.
13. العروة الوثقی، الطباطبائی الیزدی، کتاب الصلاة، باب مکانهای مکروه، مسأله3.
14. المجموع شرح المهذّب، ج3، ص249.
15. همان.
16. التهذیب، البغوی، ج2، ص165 چاپ دارالکتب العلمیه 1997.
17. فتح العزیز فی شرح الوجیز، ج 4، ص131132 چاپ دارالفکر.
18. المجموع شرح المهذّب، ج3، ص249.
19. المبسوط، ج1، ص192، چاپ دارالفکر.
20. به نقل از الفقه المقارن، علی اصغر مروارید، ج5، ص288.
21. همان، ج6، ص555.
22. همان، ج6، ص612.
23. همان، ص680.
24. همان، ص795.
25. همان، ص1060.
26. حاشیه دسوقی بر شرح کبیر، محمد بن احمد بن عرفه دسوقی، ج1، ص395 چاپ دارالکتب.
27. الانصاف، ج2، ص94.
28. المغنی، ج2، ص76.
29. النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، شیخ طوسی، چاپ دارالکتب العربی، ص95؛ السرائر، ابن ادریس حلی، ج1، ص267،چاپ جامعه مدرسین؛ تذکرة الفقهاء، علامه حلی، ج3، ص300، چاپ آل البیت(ع)؛ منتهی المطلب، علامه حلی، ج4، ص333، چاپ جامعه مدرسین؛ کشف اللثام، ج1، ص200، چاپ قم؛ مدارک الاحکام، ج3، ص227، چاپ آل البیت(ع)؛ الحدائق الناضرة، ج7، ص238، چاپ جامعه مدرسین؛ جامع المقاصد، محقق کرکی، ج2، ص129، چاپ آل البیت؛ بحث امکنه مکروه؛ مستند الشیعة، نراقی، ج4، ص450، چاپ آل البیت.
30. جواهر الکلام، ج8، ص405، چاپ دارالکتب.
31. ذکری الشیعه، ص 152.
32. غنائم الایام فی مسائل الحلال و الحرام، میرزا ابوالقاسم قمی، ج2، ص212، چاپ دفتر تبلیغات اسلامی.
33. مفتاح الکرامه، سید محمد جواد حسینی عاملی، ج3، ص390، چاپ دارالتراث.
34. کتاب الخلاف، ص 438، چاپ جامعه مدرسی.
35. کتاب الموطّأ، مالک بن انس، تحقیق محمد فوءاد عبدالباقی، ج1، ص154، چاپ داراحیاء التراث العربی.
36. صحیح بخاری، ج1، ص129، باب «اثم المارّبین یدی المصلّی».
37. صحیح مسلم، باب منع المارّ عن المرور، ج4، ص471، چاپ دارالعلم.
38. سنن النسائی، شرح جلال الدین سیوطی، ج2، ص66، چاپ دارالفکر.
39. سنن ابو داود، حدیث 701.
40. سنن دارمی، ج1، ص329، باب «کراهیة المرور بین یدی المصلّی».
41. المعجم الکبیر، طبرانی، ج5، ص264.
42. مسند بزار، ج9، ص239.
43. سنن ابن ماجه، ج1، ص304، چاپ دارالفکر.
44. المصنف، ابن ابی شیبه کوفی، ج1، ص316.
45. الموطّا، مالک بن انس، ج1، ص155.
46. شرح نووی بر صحیح مسلم، ذیل روایت 4، ص225.
47. فتح الباری(شرح صحیح بخاری) ابن حجر عسقلانی، ج1، ص585.
48. عمدة القاری(شرح صحیح بخاری) بدرالدین العینی، ج4، ص293.
49.مجمع الزوائد، هیثمی، ج2، ص62.
50. الموطّا، مالک بن انس، ج1، ص155؛ صحیح بخاری، ابواب سترة المصلّی، باب سترة الامام سترة من خلفه، حدیث 493، ج1، ص 126؛ صحیح مسلم، باب سترة المصلّی، حدیث 254، چاپ دارالفکر، ج1، ص228.
51. المصنف، ابن ابی شیبه، ج1، ص311.
52. اختلاف الحدیث، امام شافعی، چاپ در حاشیه جزء هفتم الام، ص163.
53. سنن بیهقی، ج2، ص277.
54. المصنف، ج1، ص311.
55. فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، ابن حجر عسقلانی، چاپ دارالمعرفه، ج1، ص156، باب «متی یصحُّ سماع الصغیر».
- ۹۰/۰۸/۱۲